لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
فرمانروایی آسمانها و زمین از آنِ اوست؛ زنده میکند و میمیراند؛ و اوست که بر هر کاری تواناست2 [=قدر و اندازه و نظم و حساب قرار داده است].
2- «قدیر» از ریشه «قدر»، سازماندهی، اندازهگذاری و نظامبخشی است که پایه یا محصول قدرت و توانایی میباشد. جمله «اِنَّ الله/ اِنَّهُ/ اِنَّکَ/ وَهُوَ/ کَان الله عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» که 35 بار در قرآن تکرار شده است، زمینههای متنوع قدر و اندازهگذاری پروردگار را نشان میدهد.
در چند دهه اخیر برخی از فیزیکدانان به نوعی تنظیم ظریف در جهان هستی [Fine Tuning of Universe] پی برده و به این نتیجه رسیدهاند که پارامترهای پیدایش جهان به گونه شگفتآوری باهم هماهنگ شده و عالم نمیتواند تصادفی به وجود آمده باشد. میان پارامترهای ششگانه تعادل ویژهای برقرار است که رابطه آلفا با این متغیّرها نسبت 1/137 ضریب تنظیم جهان نامیده شده است، به گونهای که اگر کوچکترین تغییری در هرکدام حاصل میشد، جهان فعلی پدید نمیآمد. این شش عامل عبارتند از:
1- قانون جاذبه و ضریب آن، 2- نیروی هستهای ضعیف، بار الکتریکی پروتون و نوترون و فاصله الکترونها با هم، 3- نیروی الکترومغناطیس، 4- سرعت نور، 5- عدد ثابت پلانک در کوانتم، 6- عدد پی.
علاوه بر آن، اگر در مشخصات «کربن» و پدیده «فتوسنتز» کوچکترین تغییری حاصل میشد، حیات در روی زمین پدید نمیآمد.
قدیر بودن خداوند نشانگر قدر و اندازه، حساب و هندسه و نظم و میزانی است که در جهان قرار داده است.
«الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ أَلاَّ تَطْغَوْا فِی الْمِیزَان» [الرحمان 5 (55:5) تا 8].