لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ

[این را تذکر دادیم] تا بر آنچه از دست داده‌اید تأسف مخورید و بدانچه شما را عطا کرده سرمست غرور مشوید49 و [بدانید] خدا هیچ متکبّر فخر فروشی را دوست ندارد.50

49- فرح، شادمانی طبیعی و واکنش عادی اشخاص نیست، بلکه سرمستی متکبرانه است. صفت «فخور» نیز که سه بار به صورت «مُخْتَالاً فَخُورًا» [خیالاتی فخر فروشی] در قرآن آمده [لقمان 18 (31:18) ، حدید 20 (57:20) و نساء 36 (4:36) ] دلالت بر شدت فخر فروشی می‌کند.
به سخن حکیمانه امام علی(ع): تمامی زهد در میان دو کلمه قرآن است؛ بر آنچه از دستتان می‌رود تأسف نخورید، و بر آنچه به شما می‌رسد خودتان را گُم نکنید «الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ اللهُ سُبْحَانَهُ : لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ».

50- «مختال» از ریشه «خَیَلَ»، کسی است که اسیر «خیالات» و اوهام خود بزرگ‌بینی است. به گفته برخی لغت‌شناسان، اسب را در زبان عربی از آن جهت «خیل» نامیده‌اند که سواره را گرفتار تکبر و خود بزرگ‌بینی می‌کند. تنها سرعت اسب و نظاره سواره بر پیاده از بلندی نیست که تکبر می‌آورد، قدرت و سلطه سر‌دمداران حکومتی نیز چنین است. این گفتار حکمت بار امام علی(ع) به مالک اشتر است که: «هر گاه از موقعیت خود در حکومت بر دیگران، احساس ابهت و خیال بر تو دست داد، نگاهی به عظمت ملک خدا بر فراز خویش بینداز، شاید عقلی که از سرت پریده! باز گردد». صفت مختال در دو سوره دیگر نیز با فخور آمده است [لقمان 18 (31:18) و نساء 36 (4:36) ].