أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِـمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُـولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُـولُونَ فِي أَنفُسِهِمْ لَـوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ
آیا به کسانی که از سخنان درگوشی [در مجامع عمومی] نهی شدهاند توجه نکردهای که [چگونه] پس از آن، به آنچه نهی شدهاند برمیگردند و با گناه13 [=خودخواهی و تنگنظری] و دشمنی14 و نافرمانی از رسول نجوا میکنند، و [با اینحال با دوروئی تمام] وقتی نزد تو میآیند بهگونهای [غلوآمیز] سلام و ستایشات میکنند15 [بدان گونه] که خدا هم چنان ستایشی از تو نکرده است. و در دلشان میگویند [اگر او به راستی پیامبر خداست] پس چرا خدا ما را به خاطر آنچه [در انکار و استهزای او] میگوییم مجازات نمیکند؟ دوزخی که به آن درمیآیند برای [کیفر] آنها کافی است که بد سرانجامی است.
13- اغلب مترجمین واژه «اثم» را معادل گناه گرفتهاند. ذنب، جور و حوب و... را هم گناه ترجمه میکنند، در حالیکه هر کدام از این واژهها معنای ویژه خود را دارند. «اثم» دلالت بر تنگنظری، خودخواهی و محدودیت دید آدمی میکند و به گناهانی بیشتر اطلاق میگردد که چنین حالتی در آنها آشکارتر است. مثل زنا، ربا، کم فروشی، کتمان شهادت و امثالهم. نسیان نیز به فراموشی سپردن و نادیده گرفتن حقیقتی است که شخص از آن آگاهی دارد.
14- «عدوان» همریشه با عداوت، دشمنی و خصومتی است که موجب بیعدالتی و تجاوز به حقوق دیگران میگردد. وقتی خوی خودپرستی [اثم] بر کسی حاکم شد، او را به دشمنی با دیگران و تجاوز به حقوقش وا میدارد [عدوان].
15- «تحیّت» از حیات میآید و مفهوم زنده باد گفتن و دعای بقای عمر و عزّت برای دیگران دارد.