هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ

او خداوندی [یکتا] است که معبودی جز او نیست، پادشاه مطلقاً پاک42 و سلامت43 [از هر عیب و نقص]، ایمنی بخش44 [=مبدأ و منبع امنیت] و نگهبان45 و فرادست و جبران کننده46 [=ترمیم کننده نواقص و نیازهای خلق] و بزرگی‌جوی.47 خدا از آنچه [در توجه به غیر] شرک می‌ورزند منزه است.

42 - لفظ «قُدس» [پاکی] 10 بار [عدد تمام] در قرآن تکرار شده است؛ خداوند قدّوس [مبالغه قدس] نامیده شده که پادشاه مطلقاً پاک، از بی‌عدالتی پادشاهان است؛ «مَلِکِ الْقُدُّوسِ» [حشر 23 (59:23) و جمعه 1 (62:1) ]، فرشتگانش نیز او را تقدیس می‌نمایند [بقره 30 (2:30) ]، خداوند سرزمین بعثت پیامبران بنی‌اسرائیل را «وَادِ الْمُقَدَّسِ» یا «أَرْضَ الْمُقَدَّسَهَ» نامیده است [طه 12 (20:12) ، نازعات 16 (79:16) و مائده 21 (5:21) ]. و بالاخره سه بار در قرآن از تأیید [نیرومند ساختن] عیسی(ع) به وسیله روح‌القدس یاد شده است [بقره 87 (2:87) و 253 (2:253) ، مائده 110 (5:110) ] و یکبار نیز از نزول قرآن به واسطه روح‌القدس [جبرئیل]: نحل 102 (16:102) - قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ.

43 - «سلام» یکی از نام‌های نیکوی [اسماء الحسنی] خداست، زیرا همه سِلم و سلامتی‌ها از او ناشی می‌شود. بهشت او «دارالسلام» است [یونس 25 (10:25) و انعام 127 (6:127) ] که سرای سلامتی مطلق می‌باشد و تحیّت بهشتیان به یکدیگر نیز جز سلام نیست [مریم 62 (19:62) ، فرقان 75 (25:75) ، واقعه 26 (56:26) و یس 58 (36:58) ]. دین اسلام آیین و شیوه تسلیم کردن خود به خدایی است که نامش سلام است.

44 - «مؤمن» نیز همچون «سلام»، یکی از نام‌های نیکوی خداست که هر امن و امان و امنیتی در جهان از او ناشی می‌شود و با فراموش کردن او امنیت و آرامش نه برای فرد می‌ماند و نه جمع و نه جهان هستی.

45 - صفت «مهیمن» دو بار در قرآن آمده است، یکی در این آیه، دیگری در مائده 48 (5:48) در وصف نگهبانی [محافظت] قرآن از تورات و انجیل. به بال زدن پرنده برفراز جوجه‌ها برای مراقبت از آنان را «هیمن الطائر علی فراخه» گفته می‌شود.

46 - صفت جبار در مورد انسان‌ها مذموم است زیرا تنها خداست که جبران کننده نواقص و نیازهای بندگان و جاری کننده اراده خویش بر خلق است [مراجعه به کتاب «اسماء الحسنی» از همین قلم]

47 - متکبّر نیز از صفات بسیار زشت انسان است. زیرا بزرگی تنها برازنده خداوند بی‌نهایت است. تکبر [بزرگ‌منشی] در مورد خدا واقعی و در مورد انسان وهمی است [تفصیل در همان کتاب].