وَلَـوْلَا أَن كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ
و اگر چنین نبود که خدا جلای وطن را بر آنان مقرّر کرده بود، مسلماً در دنیا به عذاب [نقض پیمان و توطئه هایشان] گرفتارشان میکرد6 و در آخرت [نیز] برای آنان عذاب آتش است.
6 - این همان «عذاب دنیایی» است که خدا به دلیل فاعل مطلق بودن در همه فعل و انفعالات جهان هستی، به خود نسبت داده است ولی در حقیقت عکسالعمل رفتار توطئهگران است. برحسب گزارشات تاریخی، یهودیان قبیله «بنینضیر»، که پیامبر اسلام پیمان صلح و همکاری با آنان منعقد کرده بود، با توطئه خیانتآمیزشان برای نابودی مسلمانان در اتحاد با مشرکین قریش و منافقین، در دژ نظامی خود مورد محاصره قرار گرفتند و پس از پنج روز چون روحیه و توان رویارویی درخود نمیدیدند و به کیفر خیانت در آن روزگار آگاه بودند، رضایت دادند که از اموالشان هرچند میتوانند بردارند و از آن دیار کوچ کنند. البته در روزگار با با دیوار کشیدن میان ملتها [مثل آلمان شرقی و غربی، اسرائیل و فلسطین، مکزیک و آمریکا و...] و مرزبانی و کنترل مسلحانه مرزها مانع از نفوذ بیگانه میشوند، ولی در عربستان چنین امکاناتی، همانند چین، میان قبایل وجود نداشت و حضور قبیله بنینضیر در حاشیه شهر مدینه، پس از پیمانشکنی، از مسلمانان سلب امنیت میکرد. اگر نسل امروزِ آن یهودیان کوچ اجباری اجدادشان از آن دیار را ستم تلقی میکنند، باید پرسید چه پاسخی برای آواره کردن میلیونها زن و مرد و کودک فلسطینی از سرزمینشان، آن هم در قرن بیستم، بدون آن که جرمی مشابه بنینضیر مرتکب شده باشند، ارائه میدهند.