وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
آنچه خدا عاید رسولش کرد،12 پس [باید بدانید] شما اسب و شتری برای تصاحب آن نرانده بودید،13 [که ادعای غنیمت داشته باشید] بلکه خداوند فرستادگانش را بر هرکه خواهد14 مسلط گرداند و خدا بر هر کاری15 [بر اساس قدر و اندازه نظاماتش] تواناست.16
12 - «فَئ» رجوع و بازگشت است، مثل برگشتن از اختلاف به امر خدا [حجرات 9 (49:9) ]، برگشت به همسر [بقره 226 (2:226) ]، برگشت سایه [نحل 48 (16:48) ]. در آیات 7 و 8 این سوره و نیز آیه 50 سوره احزاب (33:50) اموال و املاکی را که بدون جنگ و جهاد و زحمت مجاهدان عاید رسول خدا شده بود «فئ» نامیده که به عنوان بیتالمال باید میان محتاجان واقعی تقسیم میشد. فئ در واقع نوعی جا به جایی و انتقال مالکیت است.
13 - در محاصره قلعههای قوم بنیالنضیر، ظاهراً جنگی در نگرفت و همین تجمع گسترده مؤمنان [حشر] در بیرون قلعهها، به مصداق «الخائن خائف» خیانتکاران را به وحشت انداخت و با تخریب خانههاشان به دست خویش و مسلمانان، همانطور که ذکر شد، توافق کردند اموالی را که میتوانند بار شترهای خود کرده و از آن سرزمین کوچ کنند. با رفتن آنها، البته زمینهای کشاورزی و باغهای نخل آنها باقی ماند. مسلمانان مطابق رسم اعراب پیش از اسلام انتظار داشتند اراضی و اموال باقیمانده به عنوان غنیمت جنگی میان آنان تقسیم شود، اما چون زحمتی نکشیده و جانبازی و مجاهدتی برای تحصیل آن نکرده بودند، به خاطر مذمّت مفتخواری و احترام به اصل اجر در برابر عمل، آنچه با رفتن یهودیان باقیمانده بود، به عنوان «بیتالمال» به رسول برگردانده [معنای فَئ] شد تا مطابق تقسیمات ششگانهای که در چهار آیه بعدی آمده است، به مصارف عام و نیازمندان جامعه برسد.
14 - «من یشاء» که «به هر که خواهد» ترجمه شده است ممکن است با «دلبخواه» مصطلح در زبان فارسی اشتباه شود، اما مشیت خدا همان نظامات و قوانینی اوست که هر کس خود را با آن هماهنگ سازد سود میبرد. در مدرسه نیز معلمان هر کس را بخواهند قبول یا ردّ میکنند، اما نه به دلخواه، بلکه بر اساس لیاقتها.
15 - معنای «من یشاء» که «به هر که خواهد» ترجمه میشود، ممکن است با «دلبخواه» مصطلح در زبان فارسی اشتباه گرفته شود، اما مشیّت خدا همان نظامات و قوانین اوست که هر کس خود را با آن هماهنگ سازد سود میبرد. در مدرسه نیز معلمان هر کس را بخواهند قبول یا ردّ میکنند، اما نه به دلخواه، بلکه بر اساس لیاقتها. برای شناخت بیشتر موارد مغایرت مشیّت خدا با تشخیص و خواست آدمیان، به نوشته «بد خداشناسی» مبحث «اگر خدا میخواست» صفحات 77 به بعد در کتاب «پژوهشی در پرتو قرآن» ج 2 از همین قلم مراجعه نمائید.
16 - «قدیر» از ریشه «قدر» به معنای سازماندهی، اندازهگذاری و نظامبخشی است که البته پایه یا محصول قدرت و توانایی میباشد.