فَإِنْ عُثِرَ عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِن شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذًا لَّـمِنَ الظَّالِـمِينَ
اگر اطلاع حاصل شد 274 که آن دو [شاهد] مرتکب گناهی [در ترجیح منافع شخصی بر حق وارثان] شدهاند. دو تن دیگر از کسانی که دو شاهد اولی به ضرر آنها گواهی دادهاند، به جای آنها برخیزند و [باید در آغاز] به خدا سوگند یاد کنند که شهادت ما قطعاً از شهادت آن دو [نفر قبلی] درستتر است و ما [در این شهادت، از حق] تجاوز نکردهایم، در غیر اینصورت از ستمگران خواهیم بود. 275
274- «أَعْثَرْنَا» از «عَثْر»، آگاه شدن از چیزی، نه در تحقیق و جستجو، بلکه به طور تصادفی است. این کلمه علاوه بر این سوره، یکبار دیگر در آیه 21 سوره کهف (18:21) آمده است: وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَهَ لا رَیْبَ فِیهَا...
275- همین که امروز هیچ مسلمانی، مگر در جوامع بیسواد، به ساختار شکلی این سه آیه [106 تا 108] عمل نمیکند و با توسعه سوادآموزی، مقصود این آیه، با مکتوب ساختن وصیت، خود به خود تأمین شده است، دلیل روشنی بر ضرورت تدبّر در مقصود احکام، و منطبق ساختن آن با تحولات حادث شده در زمانها و مکانهای مغایر با زمان و مکان نزول آیات میباشد.