مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ
از این روی [بر اساس اولین تجربه برادرکشی] بر بنیاسرائیل نوشتیم [=مقرّر داشتیم] که هر کس فردی را، جز به قصاص [قتل،] یا [به کیفر] تبهکاری، در زمین 102 بکشد به مانند آن است که همگی مردم را کشته است، و هر کس فردی را از مرگ نجات دهد، گویی همه مردم را زنده کرده است. 103 و همانا فرستادگان ما با دلایل روشنی نزد آنان [=بنیاسرائیل] آمدند [تا دست از قتل یکدیگر بردارند]، از آن پس [=در طول تاریخ] بسیاری از آنان بیتردید در زمین [در خونریزی و تباهی] زیادهروی کردهاند. 104
102- فساد کلمه جامعی است که شامل هر نوع آشفتگی و نابسامانی و فقدان نظم و تعادل میگردد، مفسرین فساد مورد نظر در این آیه را سرقت مسلحانه، تعرّض به جان و مال و ناموس مردم، سلب امنیّت جامعه و فتنههای مشابه آن در یک کشور دانستهاند. یکی از مصادیق امروزی آن بمبگذاری و ترور است.
103- در مسئله گناه، کمیّت فرع بر کیفیّت، و عدد و رقم، فرع بر اصل عمل است، آفتابه دزد چندان هم بیگناه نیست، کسی که به خود اجازه دهد یک ریال از مال مردم دزدی کند، مسلماً اگر دستش برسد میلیونها تومان دزدی میکند، کسی که حرمت جان را زیر پا میگذارد، برای تأمین منافعش جان هزاران نفر را هم خواهد گرفت؛ و برعکس، آن که برای نجات یک انسان میکوشد، اگر امکاناتی داشته باشد، هزاران نفر را از گرسنگی، بیماری، حوادث و استبداد ستمگران میرهاند. پس مهم نفس عمل است.
104- «سَرَفَ» ضدّ میانهروی و تعادل، و مسرفین همان متجاوزیناند که از حدّ اعتدال خارج میشوند. همانطور که مصرف زیاد یا پُرخوری اسراف محسوب میشود، اختصاص دادن امکانات یک کشور به خود، اسراف مهمتری است. قرآن سه بار فرعون و آل فرعون را از مسرفین شمرده است [یونس 83 (10:83) ، غافر 43 (40:43) و دخان 31 (44:31) ].