سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَاءُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
ـ [آنان] بسیار شنوای دروغ [ادعای برتری قومی و نژادی متولیانشان] و حرام خواران 127 حرفهای هستند. 128 پس اگر [برای داوری] نزد تو آمدند، میانشان داوری یا بیاعتنایی کن. 129 اگر از آنان روی گرداندی [مطمئن باش] هرگز زیانی به تو نتوانند رساند. 130 ولی اگر داوری کردی، به عدالت میانشان حکم کن که خداوند دادگران را دوست میدارد.131
127- واژه سُحْت [در: فَیُسْحِتَکُمْ] جمعاً چهار بار در قرآن آمده است که 3 بار آن در سوره مائده [آیات 42 (5:42) ، 62 (5:62) و 63] به معنای حرام خواری است. اهل لغت اصل این کلمه را به استیصال کشیده شدن، یعنی در بُنبستِ نابودی قرار گرفتن دانستهاند. گویا حرامخواری را از آن جهت سُحْت گفتهاند که روح و روان و شخصیت حرامخوار را نابود و ریشه کن میسازد. در ضمن رشوهگیری را از مصادیق سُحت شمردهاند.
128- « أَکَّال» نیز همچون سمّاع، صیغه مبالغه اکل [خوردن] است، نه یکبار و دوبار، بلکه چون زندگی آنان نه از دسترنج خود، بلکه از رشوهگیری و مال مردم خواری یا تحمیق تودههای مردم و وجوهاتی بوده که به نام دین از آنان میستاندند، حرامخوار نامیده شدهاند.
129- این آیه نشان میدهد برخی از یهودیان در اختلاف با همکیشان خود، اگر حکم تورات را مغایر منافع خود میدیدند، نزد پیامبر میآمدند تا شاید به عنوان حکمران مدینه و به اتکاء قوانین مدنی آن، حکمی مغایر تورات از او بگیرند و به این ترتیب توجیهی برای خود بتراشند. در واقع میخواستتند از پیامبر در مسیر منافع خود بهرهمند گردند. قرآن در مورد مصادیق این اختلاف ساکت است، ولی مفسرین از ارتکاب قتل یا زنای شخص ثروتمندی یاد کردهاند که حکم آن در تورات قصاص قتل بوده و آنها میخواستند با گریز از حکم دینی خودشان، به حکم آسانتر اسلامی متوسل شوند که البته پیامبر اسلام آنان را به قانون خودشان ارجاع داد.
130- زیان رساندن آنان جز شایعه پراکنی و بدگویی و هوچیگری حاصلی برای آنان نداشته است.
131- اجرای عدالت دوست و دشمن نمیشناسد. آیه دوم همین سوره به وضوح بر این اصل تأکید میکند. با وجود چنان فریبکاریها و منفعتپرستیهایی، اگر تصمیم بر داوری گرفته شد، عدالت مستقل از نظر و تمایل شخصی است.