وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ

و در پی‌گیری آثار [=تعلیمات توحیدی] آنان 138 [=پیامبران بنی‌اسرائیل] عیسی پسر مریم را برگزیدیم 139 [که] تصدیق کننده‌ای از حقایق موجود در تورات بود، و به او انجیل را دادیم، 140 که در آن هدایتی و نوری و تصدیقی 141 از [حقایق] تورات پیشِ رو [=موجود] و پندی برای پرهیزکاران بود.

138- آثار به جای پا [کهف 64 (18:64) ] و عملکرد و راه و رویه پیشینیان [زخرف 22 (43:22) و 23، صافات 70 (37:70) ] همچنین آموزه‌های پیامبران پیشین [حدید 27 (57:27) ، مائده 46 (5:46) ] و نیز آثار علمی [احقاف 4 (46:4) ] گفته می‌شود.

139- «قَفَّیْنَا» از «قَفْو» [در پی آمدن]، کسی را در پشت و به دنبال دیگران قرار دادن است. گفته می‌شود اصل قفو، از قفا [پشت گردن] است. فعل قَفَّیْنَا چهار بار در قرآن به معنای درپی هم آمدن رسولان آمده است و یکبار در نهی پیروی چشم و گوش بسته از اشخاص و آراء آنان [اسراء 36 (17:36) - وَلا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً].

140- انجیل ظاهراً لفظ یونانی مژده و بشارت است. اگر تورات را، که بیشتر به احکام و قوانین نظر دارد، در موضع «انذار» تلقی کنیم، انجیل را، که مشوّق عفو و بخشش و مهربانی است، عمدتاً بشارت دهنده می‌یابیم، به همین دلیل وصف «موعظه للمتقین» نقش افزونی است که برای انجیل ذکر گردیده است. پیامبر اسلام که بشیر و نذیر بود، به تناسب مقتضیات زمانه، با هر دو چشم به دنیا می‌نگریست.

141- در این آیه دو بار سخن از تصدیق کتاب پیشین [تورات] به میان آمده است، در ابتدای آیه از تصدیق عیسی‌بن مریم، و در انتهای آن، از تصدیق انجیل نسبت به تورات سخن می‌گوید.