وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ

و [اینک] این کتاب [=قرآن] را به حق بر تو نازل کردیم 144 که تصدیق کننده‌ای است 145 نسبت به آنچه [=حقایقی در تورات و انجیل، که] پیش رو [=موجود] است و نگهبانی بر آنهاست. پس [به اتکاء چنین میزانی] طبق آنچه خدا نازل کرده است 146 میان آنان حکم کن و به اتکاء حقی که برای تو آمده [=معیار شناختی که پیدا کرده‌ای] از نظریات [مبتنی بر تمایلات] آنان پیروی مکن. 147 ما برای هرکدام از شما [پیروان سه آئین ابراهیمی] شریعت 148 و راه روشنی 149 قرار داده‌ایم و اگر خدا می‌خواست، حتماً شما را اُمتی یگانه [با یک پیامبر و یک دین و یک کتاب] قرار می‌داد، 150 اما می‌خواهد در آنچه به شما داده [=نعمات متفاوت برحسب مقتضیات و شرایط تاریخی] امتحانتان کند. پس [به جای اختلاف و نفی یکدیگر] در نیکی‌ها 151 از هم سبقت گیرید، 152 که بازگشت همه شما [=خط پایان مسابقه] به سوی خداست، آنگاه [در قیامت] شما را به آنچه در آن یکسره اختلاف می‌کردید آگاه خواهد کرد.153

144- ذکر صفت «حق» در مورد نزول کتاب بر پیامبر، هر نوع شائبه وهم و خیال و اختلاط وحی با هوای نفس رسول را نفی می‌کند و برخلوص و خدایی بودن آن تأکید می‌نماید.

145- در قرآن 13 بار بر تصدیق قرآن نسبت به حقایقی که در تورات و انجیل است و یکبار بر تصدیق پیامبر اسلام بر آنها تأکید شده است [بقره 41 (2:41) و 89 (2:89) و 91 (2:91) و 97 (2:97) و 101 (2:101) ، آل‌عمران 3 (3:3) ، نساء 47 (4:47) ، مائده 46 (5:46) و 48 (5:48) ، یونس 37 (10:37) ، یوسف 111 (12:111) ، فاطر 31 (35:31) ، احقاف 30 (46:30) ]. بدیهی است این تصدیق نسبت به حقایق مندرج در کتاب‌های مقدس است، نه آنچه در طول تاریخ تحریف یا به آنها اضافه شده است.

146- جمله «مَا أَنزَلَ اللهُ» به معنای کتابی که خدا برای هدایت انسان‌ها نازل کرده، 23 بار در قرآن تکرار شده است که 8 مورد آن [بیش از هر سوره‌ای] در این سوره قرار گرفته است [آیات: 44، 45، 47 دو بار، 48، 49 دو بار و 104].

147- منظور از «أَهْوَاء»، نظریات شخصی و تمایلات مبتنی بر برتری‌طلبی‌های قومی، نژادی و مذهبی است، نه الزماً هوس‌های فردی.

148- «شَرْع» در لغت به آنچه واضح و آشکار باشد گفته می‌شود. مثل ماهی که به سطح آب آمده و نمایان گردد [اعراف 163 (7:163) ]. از آنجایی که دین خدا آشکار و خالی از ابهام و در سطح درک همگان است، کلمه شرع به گونه مجازی به هدایت‌هایی که خداوند برای اُمت‌های مختلف نازل کرده گفته شده است و شریعت، عنوانی است برای شناخت این رهنمودها. این کلمه 5 بار در قرآن آمده است [اعراف 163 (7:163) ، مائده 48 (5:48) ، شوری 13 (42:13) و 21 (42:21) ، جاثیه 18 (45:18) ].

149- «مِنْهَاج» از «نَهْج»، به راه و روش [متد و شیوه] آسان و روشن گفته می‌شود. «نهج البلاغه» [راه روشن بلاغت]، نامی است که جمع‌آوری کننده سخنان امام علی، سید رضی، استاد ادبیات، بر سخنان زیبا و حکیمانه آن فرزانه فهیم نهاد تا متد بلیغ سخن گفتن را به مردم بیاموزد.

150- عنوان «أُمَّهً وَاحِدَهً» جمعاً 9 بار در قرآن تکرار شده است که 2 بار با حرف تأکید «اِنَّ» در جمله «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» [انبیاء 92 (21:92) ، مؤمنون 52 (23:52) ]، 2 بار با فعل «کان» در جمله «کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً...» [بقره 213 (2:213) ، یونس 19 (10:19) ] از وحدت غیراختیاری و غریزی آدمیان، پیش از بعثت پیامبران خبر می‌دهد و بالاخره 4 بار با جمله «...وَلَوْ شَاءَ اللهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً...» بر امتناع خدا و نفی مشیت او در یکدست کردن اجباری آدمیان تأکید می‌کند [مائده 48 (5:48) ، هود 118 (11:118) ، نحل 93 (16:93) ، شوری 8 (42:8) ].

151- «خَیْرَاتِ» جمع خیر، به چیزی گفته می‌شود که مرغوب و مطلوب و مورد پسند همگان باشد. «اختیار» نیز به انتخاب و پذیرش این نیکویی‌ها گفته می‌شود. از جمله خیرات که همه ملت‌ها از هر آیینی به آن تمایل نشان می‌دهند، علم و دانش، صنعت و ثروت ملی، فرهنگ و هنر، اخلاق و ارزش‌های متعالی است.

152- تاریخ بشر از رقابت در توسعه قدرت سیاسی و اقتصادی و جنگ‌های ملی یا مذهبی حکایت‌ها دارد. در این آیه بندگان را از رقابت در مادّیات و دنیای زودگذر، به سبقت در هرآنچه خیر و خوبی است دعوت می‌کند. در قرآن 4 بار مؤمنین را بر سبقت در کار خیر تشویق کرده است [بقره 148 (2:148) ، مائده 48 (5:48) ، فاطر 32 (35:32) ، مؤمنون 61 (23:61) ]. سبقت در ایمان یا جلب مغفرت ربوبی و بهشت جاوید نیز مورد تشویق قرآن است [حشر 10 (59:10) و حدید 21 (57:21) ]. درضمن 2 بار نیز در قرآن از سبقت گمراهان در همجنس‌گرایی [اعراف 80 (7:80) ، عنکبوت 28 (29:28) ] و کفر [انفال 59 (8:59) ] یاد کرده است.

153- در قرآن 19 بار تأکید شده که روز قیامت خدا شما را به آنچه در عمر دنیایی کرده‌اید آگاه خواهد کرد. از این تعداد، 15 بار به اعمال ارادی آدمیان، 2 بار به اختلافات مردم با یکدیگر، یکبار به آنچه ظاهرنمایی می‌کنند [بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ] و یکبار به افعال آنها اشاره شده است. واقعیت نشان می‌دهد که در طول 14 قرن گذشته، نه اختلافات نظری میان مسلمانان با اهل کتاب حل شده و نه حتی اختلافات شیعه و سُنی! که اگر پیچیده‌تر نشده باشد، گِره‌ای گشوده نشده است، پس چرا اختلافات را به خدا و در آخرت حواله ندهیم و امروز را با مسالمت، حفظ عقاید خود و پذیرش حق دگراندیشی درکنار هم زندگی نکنیم؟