قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ

بگو: آیا [می‌خواهید] شما را به حاصلِ کار 175 [=کارنامه] بدتری نزد خدا [از آنچه ما را به آن نسبت می‌دهید] خبر دهم؟ [همان کارنامه و کیفر] کسانی [از پیشینیان خودتان] که مورد لعنت 176 [=دوری از رحمت] و خشم خدا 177 قرار گرفتند و برخی از آنان را [خداوند در روش و منش، همچون] بوزینگان [=مقلّد صفتان] و خوکان [=حرام خواران] و سرسپردگان [=نوکران] طاغوت قرار داده است. 178 آنان [نزد خدا] جایگاه بدتری دارند و از راه راست گمره‌ترند.

175- ثواب نیز برخلاف تصور عمومی، الزاماً معنای مثبت و پاداش خیر ندارد، ثواب همان محصول و نتیجه نیک و بد اعمال است؛ ثوابِ کاری که در دنیا می‌کنیم، مزدی است که به دست می‌آوریم و ثواب آنچه می‌خوریم، انرژی است که کسب می‌کنیم. پس کفر و شرک و ظلم و ستم هم ثواب خود را دارند [مطففین 36 (83:36) ، آل‌عمران 145 (3:145) ، نساء 134 (4:134) ].

176- ر ک به پاورقی 56 همین سوره (5:13) .

177- غضب همان خشم و خروشی است که در اثر ناملایمات رفتاری دیگران به انسان دست می‌دهد، اما از 24 موردی که کلمه غضب در قرآن آمده است، فقط 5 مورد آن به غضب بشری ارتباط دارد و 19 مورد دیگر [از نظر عددی مساوی تعداد خازنان دوزخ- مدثر 30 (74:30) - عَلَیْهَا تِسْعَهَ عَشَرَ]، تماماً از غضب الهی نام برده است. غضب انسان دلالت بر تأثیرپذیری‌اش از رفتار دیگران می‌کند، در حالی که ذات پروردگار منزه و مبرای از تأثیر گرفتن از بندگان است. گفته می‌شود مراد از غضب خدا، صفت فعلی او و عقوبتی است که در نظام کیفری‌اش برای ظلم و ستم قرار داده است [همچون اثر کشندگی در سم و سوزش در آتش]. آدمیان زمانی خشم می‌گیرند و عکس‌العمل نشان می‌دهند که رفتاری را خلاف رضایت خود ببینند، قوانینی که خداوند در جهان و در عالم انسانها قرار داده است چنین عکس‌العملی را نشان می‌دهند: طه 81 (20:81) - ... وَلا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِ وَمَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى [...طغیان نکنید که خشم من بر شما گشوده خواهد شد و هر که خشم من بر او گشوده گردد سقوط کرده است].
واژه غضب در قرآن یکبار درباره قوم عاد (7:71) ، و 10 بار [عدد تمام] درباره بنی‌اسرائیل [یهودیان]، به دلیل طغیان و عهدشکنی‌های آن قوم به کار رفته است [حمد 7 (1:7) ، بقره 61 (2:61) و 90 (2:90) ، آل‌عمران 112 (3:112) ، مائده 60 (5:60) ، اعراف 152 (7:152) ، طه 81 (20:81) و 86 (20:86) ، مجادله 14 (58:14) ، ممتحنه 13 (60:13) ]. در بقیه موارد، قرآن اعمالی را که موجب گشایش غضب خدا می‌شود برشمرده است. مثل: قتل عمد [نساء 93 (4:93) ]، فرار از جهاد [انفال 16 (8:16) ]، سوگند دروغ در اتهام به زنا [نور 9 (24:9) ]، اشتیاق به کفر [نحل 106 (16:106) ] و انکار آگاهانه حق [شوری 16 (42:16) ].

178- لفظ «قِرَدَهً» سه بار در قرآن، و همواره درباره قومی از بنی‌اسرائیل [اصحاب السّبت] که حرمت شرعی روز شنبه را شکستند، آمده است [بقره 65 (2:65) ، مائده 60 (5:60) و اعراف 166 (7:166) ]. آیا واقعاً آن متخلفان تغییر خلقت داده و از نظر جسمی تبدیل به میمون شده بودند!؟ یا منظور تغییر و تبدیل روحیه و شخصیت آنها به میمون صفتی و تقلید از یکدیگر در خلافکاری بوده است!؟ والله اعلم. آیه 60 سوره مائده (5:60) علاوه بر لفظ قِرَدَه، از الفاظ: خنزیز [خوک] و طاغوت پرست استفاده کرده است که مبین صفات حرام خواری و برده صفتی می‌باشد.