يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، شکار را در حالت اِحرام مکشید 247 و هر کس از شما به عمد آن را بکشد، جریمه معادلی از چهارپایان [به قیمت شکاری که کشته باید قربانی کند] که دو فرد عادل [بر معادل بودن آن] حکم کنند، 248 قربانی که به [نزدیک] کعبه برسد 249 [نه آنکه درمیان راه مصرف گردد]، یا [جریمه آن] کفاره‌ای است با غذا دادن به بینوایان [معادل قیمت آن قربانی]، یا معادل آن [اگر توان مالی برای قربانی و اطعام مساکین ندارد] روزه بگیرد 250 تا وبال کار خویش را بچشد 251 [که حرمت حیات جانداران را در اِحرام نگه نداشته است]. خدا از گذشته‌ها گذشت کرده است، 252 [اما] هرکس بازگردد [=تکرار کند]، از او انتقام می‌گیرد 253 [=دفع و طردش خواهد کرد] و خدا شکست ناپذیرِ دارای [نیروی بازدارنده] انتقام است.

247- آنچه در این آیه تحریم شده است، ظاهراً کشتن شکار است، نه صید و نگهداری آن. بدیهی است وقتی نتوان شکار را کشت و به مصرف رساند، صید آن منتفی می‌گردد و بسیار بعید است مسافر حج بخواهد شکاری را برای مصرف پس از مراسم به همراه خود ببرد!

248- منظور این است که اگر فرضاً بُز کوهی فربهی را شکار کرده است، کمتر از ارزش آن قربانی نکند و ارزیابی آن را به دو نفر عادل واگذار نماید.

249- رسیدن قربانی به [قربانگاه نزدیک] کعبه، جنبه زمانی و مکانی دو جانبه دارد؛ تا هم مقارن پایان مراسم باشد، که اوج آن انجام قربانی است، و هم در بزرگترین گردهمایی در منا باشد، که به مصرف عام نیازمندان [نه مصرف خصوصی کاروان خودی] برسد. برای معنای «هَدْی» می‌توانید به پاورقی شماره 8 این سوره (5:2) رجوع کنید.

250- جریمه‌های سه‌گانه تعیین شده، برحسب امکانات [قربانی، اطعام، روزه]، فلسفه و دلیلی جز تقویت عزم و اراده شخصی که نتوانسته با غلبه بر تمایلات نفسانی خود از ریختن خون حیوانی در حالت احرام خودداری کند، ندارد.

251- به گفته اهل لغت، اصل «وَبال» از «وَبْل» به معنای شدّت است و از این منظر باران شدید و تند را «وابِل» می‌گویند [بقره 264 (2:264) و 265]. «وَبال» نیز باران عذابی است که از عواقب اعمال سوء بر سر انسان می‌بارد، بارانی که جز چتر رحمت خدا هیچ پناهی از آن نیست.

252- به فرموده پیامبر مکرم(ص)، اسلام سوابق گذشته را می‌پوشاند [الاسلامُ یَجُبُّ ما قَبلَه]، از جمله در مورد متجاوزین در جنگ [انفال 38 (8:38) ]، رباخواری [بقره 275 (2:275) ]، ازدواج با زن پدر [نساء 22 (4:22) ]، ازدواج با دو خواهر [نساء 23 (4:23) ]، و بالاخره شراب خواری و قمار [مائده 95 (5:95) ]. مهم آینده است که با توبه باید راه آن را هموار کرد.

253- ر ک به پاورقی 172 (5:59) .