وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُـولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ
و چون آنها را ببینی، جسم [=نمود بیرونی] آنان تو را به شگفت آورد، و چون به سخن آیند [از خوش زبانی آنها مشتاقانه] به گفتارشان گوش [دل] میسپاری.8 و[لی به دلیل ریاکارانه و بیروح بودن گفتارشان] آنها همچون چوب خشکی [تکیه زده] بر دیوارند9 [نه زنده و سبز و خرم]. آنها [به مصداق: الخائن خائف] هر فریادی [=اعتراضی] را علیه خود میپندارند. دشمن [واقعی] همینهایند. پس از آنها حذر کن. خدا بکشدشان10 [=از خیانت و دورویی بازشان دارد]. چگونه [خلاف فطرت انسانی] واژگونه رفتار میکنند؟11
8 - معنای استماع، بیش از شنیدن ظاهری است. استماع، شنیدن به جان و فهمیدن و درک است.
9 - تشبیه واقعیت درونی منافقین به چوب خشک بسیار حساب شده است؛ «خُشُب» جمع «خَشْب» به چوب ضخیم گفته میشود که برخلاف ترکه تازه بریده شده، قابلیت حیاتی خود را از دست داده است. « مُسَنَّدَه» از ریشه «سَنَدَ» [تکیهگاه]، همچون سند و مدرک که به آن استناد و اتکاء میکنند، ظاهراً ستونهای تکیهگاه سقف است که به دلیل تغییر ناپذیری مورد استفاده قرار میگیرد، تشبیه دل بعضی آدمیان به سنگ نیز از همین رو میباشد [بقره 74].
10 - «قَاتَلَهُمُ اللهَُ» را اغلب «خدا بکشدشان» یا «هلاکشان کند» ترجمه کردهاند. اگر بعضی از مردم چنین نفرینی میکنند، قابل فهم است، اما خدا چه نیازی به نفرین دارد!؟ قاتَل [در باب مفاعله - مقاتله] دوطرفه است و معنای پیکار دارد، نه قتل. گرچه در قتال هم از طرفین کشته میشوند، ولی هدف بازداشتن دشمن از تجاوز است، نه الزاماً کشتن.
در فرهنگ لغت عربی «المنجد»، آمیختن شراب با آب برای گرفتن تیزی و تندی آن را «قتل الخمر»، کاستن از گرسنگی با مختصر طعام را «قتل الجوع»، کم کردن سرما را «قتل البرد»، کاستن تشنگی را «قتل غلیله» و بالاخره، احاطه علمی به چیزی را «قَتَل الشئ خُبراً» و بسیار دانای کارکشته را که بر جهل غلبه کرده «المُقَتَّل» مینامند. همینطور خضوع و خواری و فروتنی نشان دادن برای یکدیگر را «تَقَتَّل لِفلان» میگویند.
با توجه به کاربردهای این فعل در زبان عربی، آیا نمیتوان گفت معنای «قَاتَلَهُمُ اللهَُ» خدا مردم را از شرّ ریاکاری و خیانتهای آنان نگه دارد باشد؟ [والله اعلم].
11 - یؤفکون از ماده اِفْکْ، دلالت بر واژگونگی رفتار میکند. یعنی انجام کاری خلاف آدمیّت و اخلاق و قانون شرع و عرف.