سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ

[با چنین ویژگی‌هایی] یکسان است برای آنها؛ چه برایشان آمرزش خواهی، چه نخواهی [تفاوتی نمی‌کند]، هرگز خدا آنان را نیامرزد13 [=از آثار گناه پاک نکند]، چرا که خدا مردمان حرمت‌شکن14 را به مقصد [سعادت] نخواهد رساند.15

13 - استغفار رسول خدا برای منافقان، موقعی مؤثر واقع می‌شود که موضع عذرخواهی از گذشته و آمادگی برای توبه و اصلاح پیدا کرده باشند وگرنه 70 بار استغفار پیامبر هم برای آنان بی‌تأثیر است [توبه 80 (9:80) ]. دعوت آنان به استغفار رسول تشویقشان به تغییر رفتار بوده است.

14 - «فسق» در زبان عربی پاره کردن پوسته محافظ است که موجب «فساد» می‌گردد. همچون پوست میوه که موجب نفوذ میکرب و فساد و گندیدگی آن می‌شود. پوسته انسان همان حریم و حدود شرعی و نظامات ایمانی است. تقوا نیرویی است که ما را به محافظت از حریم و حدود وادار می‌کند و فسق پاره کردن آن و تجاوز از مرزهای مجاز است.

15 - هدایت راه «نمایی» نیست، راه «بردن» است، «ایصال بالمقصود» است. کسی که از شما آدرس می‌خواهد؛ اگر به او نشانه راه بدهید، راهنمایی‌اش نموده‌اید، ولی اگر جلو بیفتید و او را به مقصد برسانید، هدایتش کرده‌اید. در هدایت دانستن راه کفایت نمی‌کند، تبعیّت از هادی و رفتن در راه درست ضرورت دارد، به همین دلیل قرآن فقط برای متّقین، مؤمنین و محسنین و مسلمین [تسلیم شدگان به حق] هدایت است، با عمل به این صفات است که می‌توان به دنبال هادی [کتاب و سنّت] به سوی مقصد رفت. دانش دینی بدون آن صفات کسی را به مقصد نمی‌رساند.