وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا

و از جایی که حساب نمی‌کند به مطلوبش می‌رساند8 و هر کس [در مشکلات، با رعایت موازین حق و سپردن نتیجه آن] به خدا توکل کند، پس او [برای تکیه کردن] کافی است؛ مسلماً خدا کارش را به سرانجام [نیکو] می‌رساند [=مطابق مشیّت و نظامات خود سامان می‌دهد] و خداوند برای هر چیزی قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است [پس عجله نباید کرد].

8 - شک نیست از 122 موردی که مشتقات کلمه «رزق» در قرآن به کار رفته، در اغلب موارد، منظور همان معنای متعارف، یعنی خوردنی‌ها و رزق مادّی است. اما نه نیاز مادّی انسان در خوردنی‌ها خلاصه می‌شود، بلکه همانقدر به هوا و نور و نیرو و سایر انرژی‌ها احتیاج دارد، و نه نیازهای این موجودِ بی‌نهایت طلب محدود به تأمین نیازهای مادّی اوست. آگاهی و ایمان هم رزق نیکوست [هود 88 (11:88) و آل‌عمران 37 (3:37) ]، آشتی همسران و اصلاح روابط فیمابین نیز رزقی غیرمنتظره به دنبال دارد [طلاق 3 (65:3) ] و از آن روشن‌تر، رزقی است که با شهادت در راه حق، که دیگر دهانی برای خوردن وجود ندارد، نصیب شهیدان می‌گردد [حج 58 (22:58) ]. در دعاها آمده است: اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بُعدالمعصیه... اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام... اللهم ارزقنا من خشیتک... اللهم ارزقنا الشهاده... اللهم ارزقنا خوف عقاب الوعید و شوق ثواب الموعود. پس توفیق در طاعت و دوری از معصیت، حج خانه خدا، خوف و خشیّت از عقوبت و شوق بهشت و شهادت در راه خدا هم رزق است.