وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ

و [همچین] مریم، دختر عمران را [نمونه و مثال می‌آورد] که پاکدامنی پیشه کرد،16 در نتیجه [چنین شایستگی] ما از روح خویش در او دمیدیم17 و او با [چنین توفیق و تأییدی] کلمات و کتب پروردگارش را [عملا و خالصانه] تصدیق کرد18 و از فرمانبرداران [خدا] گردید.

16- اصطلاح «حفظ فروج» [محافظت و پوشاندن اندام جنسی]، که آن را پاکدامنی ورزیدن ترجمه می‌کنند، جمعاً 7 مرتبه در قرآن توصیه شده است [انبیاء 91 (21:91) ، مؤمنون 5 (23:5) ، نور 30 (24:30) و 31، احزاب 35 (33:35) ، تحریم 12 (66:12) ، و معارج 29 (70:29) ].

17- «نفخ» به معنای دمیدن، جمعاً 18 بار در قرآن تکرار شده است؛ بیش از همه [10 بار با فعل مجهول نُفخ و یُنفَخُ] درباره دمیدن در صور [در روز قیامت]، 3 بار درباره دمیدن روح خدایی در آدم، 2 بار دمیدن روح خدایی در مریم [انبیاء 91 (21:91) و تحریم 12 (66:12) ]، 2 بار دمیدن عیسی‌ بن مریم در گِل به شکل پرنده در آمدن و روح دادن به آن، و بالاخره یک بار دمیدن در آتش برای شعله‌ور ساختن آن [کهف 96 (18:96) ].

18- آیات انتهای این سوره، با دو مثال درباره چهار زن ختم می‌شود، دو زن برای مؤمنین و دو زن برای کفار. از آنجایی که سیاق سوره درباره زنان است و ماجرایی هم که از همسران پیامبر نقل شده در این ارتباط قرار دارد، در جمع‌بندی نهایی این سوره، استقلال زن را در بُعد ایمان و اعتقاد در محکمه عدل الهی از نظر حساب اعمال از همسرش نشان می‌دهد و این استقلال را در دو مورد کاملا متضاد به نمایش می‌گذارد؛ حالت اول از بُعد منفی برای نشان دادن این حقیقت است که حتی همسر رسول خدا بودن چیزی به زن اضافه نمی‌کند و از مسئولیت او در برابر خداوند نمی‌کاهد. حالت دوم بیانگر این اصل می‌باشد که حتی همسر بزرگترین دشمن خدا بودن [همسر فرعون] و یا اصلا همسر نداشتن [مریم] نمی‌تواند توجیه کننده تبعیت زن از خواست باطل شوهر، تحمیل محیط، جوّ روزگار و یا محملی به بهانه نداشتن مربی و معلم و سرپرست گردد.
در حالت اول از همسر نوح و لوط برای کافران مثال می‌زند تا بدانند خداوند جز عمل شخصی، هیچ نسبتی را ملحوظ نمی‌دارد و هیچگونه پارتی‌بازی و ارتباطی جای ضابطه و قانون را، حتی در مورد نزدیکترین وابستگان، نمی‌گیرد. این حقیقت هشداری است به همسران رسول خدا و بقیه زنان. در حالت دوم از همسر فرعون یاد می‌کند که علیرغم زندگی در کاخ سلطنتی و مقیّد بودن به روابط و مهمانی‌های درباری و تحت سلطه جبارترین دیکتاتور تاریخ قرار داشتن، آن هم در روزگاری که زن، استقلال رأی و شخصیتی نداشته، توانست فطرت توحیدی خود را حفظ کند و از فرعون و اعمالش و از ظالمین دعای نجات به درگاه خدا نماید. این پیام بلندی است به همه زنان، در همه مکان‌ها، تا ایمان و اراده یک زن را که بر تمامی جبرهای سنگین و خردکننده [خانواده، حکومت، جامعه، زمان و...] فائق شد ببینند و عبرت بگیرند.
علاوه بر همسر فرعون، از حضرت مریم نیز نام می‌برد، اولی همسر یک ظالم بود و دومی اصلا همسری نداشت. با این حال به تنهایی به مقامی رسید که انبیاء می‌رسند. مریم عفت خود را در حصن تقوی نگهداشت و شایسته نفخه روح الهی و پذیرای کلمه‌ای از خدا [عیسی] گشت، مریم با تمام وجود و عملا [نه فقط به زبان] تصدیق کننده کلمات پروردگارش گردید و از قانتین بود.