يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود و خانواده‌تان را از آتشی برکنار دارید که سوخت آن مردم و سنگ‌اند،7 بر آن [آتش] فرشتگان جدی و سخت‌گیری [گمارده شده]اند8 که خدا را در آنچه فرمان داده سرکشی نمی‌کنند و آنچه مأمورند انجام می‌دهند.

7- وَقُودُ» از ریشه وقد [افروخته شدن آتش]، به هیزم و عاملی که آتش را برمی‌افروزد گفته می‌شود. اما معنای مجازی آن، غیر از آتشی است که می‌شناسیم؛ انعکاسی است از آتشی که ستمگران در دنیا برمی‌افروزند و دلهایی که می‌سوزانند. این آتشی خدایی است که از دل‌ها زبانه می‌کشد. «نَارُ اللهِ الْمُوقَدَهُ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ» [همزه 6 (104:6) و 7]
«ناس» بودن عامل چنان آتشی قابل فهم است، ولی سنگ بودن آن سوخت جای تأمل دارد، هرچند ذغال سنگ هم سوختنی است و الماس نیز، که از کربن خالص تشکیل شده، سوخت کاملی دارد. ممکن است مقارنت ناس با حجاره در معنای مجازی آن، اشاره به سنگ شدن دلها، بلکه سخت‌تر شدن از آن باشد که در آیه 74 همین سوره به آن اشاره شده است.
درضمن «قُوا» فعل امر به جمع مخاطب، از ریشه «وَقَیَ» است، وِقایه و وقاء نگهداری و حفظ شئ است که با تقوی و اتّقاء [پرهیز و نگهدری نفس از نافرمانی حق] همریشه می‌باشد. فعل امر مخاطب مفرد «قُوا»، «ق» [مثل: فَقِنا عَذَابَ النّار] است.

8- «غَلِیظٍ» در عرف، معنای مقابل رقیق در مایعات را می‌دهد، اما در قرآن معنای سختی و محکمی از آن استنباط می‌شود، مثل سطبر بودن ساقه درخت [فتح 29 (48:29) ]، سخت و محکم بودن در برابر دشمنان [توبه 73 (9:73) و 123 (9:123) ، تحریم 9 (66:9) ] پیمان جدی و محکم بستن [نساء 21 (4:21) و 154 (4:154) ، احزاب 7 (33:7) ]، سخت دلی و خشونت [آل‌عمران 159 (3:159) ]، فرشتگان سخت‌گیر عذاب [تحریم 6 (66:6) ] و بالاخره عذاب غلیظ [فصلت 50 (41:50) ، هود 58 (11:58) ، ابراهیم 17 (14:17) ].