يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ

ای پیامبر، [در مقابله] با منکران و دو رویان به جدّ بکوش12 و بر آنان سخت گیر. [که با انکار حقایق] جایگاه‌شان دوزخ است و بد سرانجامی است.13

12- اگر منظور از فرمان جهاد در آیه فوق، جهاد مسلحانه باشد، می‌دانیم پیامبر تا پایان عمر جهادی علیه منافقین به راه نینداخت و یک منافق را هم نکشت! آیا پیامبر فرمان الهی را ندیده گرفته، یا جهاد مفهوم کلی‌تری از جنگ و وسیله دیگری به جز شمشیر دارد؟ آیه 52 سوره فرقان (25:52) نشان می‌دهد که با «قرآن» نیز می‌توان جهادی کبیر علیه کافران برپا کرد، یعنی کاری فرهنگی و اعتقادی بنا به ضرورت و مصلحت [فَلا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا]. اصولا جهاد دامنه بسیار گسترده‌ای دارد. معنای لغوی این کلمه تلاش با قبول مشقّت و محرومیت تا مرحله جانبازی می‌باشد. بنابراین معنای جهاد با کافران و منافقان در سوره‌های احزاب و تحریم، مقابله با توطئه‌های آنها و جدی بودن در برابر مکر و حیله‌شان می‌باشد، در این راه به مقتضای اقدام آنها نوع جهاد تعیین می‌شود، اگر تلاش‌هاشان در حد حرف و آزار بود، با صبر و توکل باید تحمل‌شان کرد و جهادی اعتقادی برای ارشاد‌شان به پا نمود و اگر دست به اسلحه بردند، با اسلحه متوقفشان ساخت. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نیز همین نظر را ابراز کرده است ج 18 ص 239 و ج 28 ص 324.

13- معنای «صیرورت»، شدن و تحوّل یافتن و رسیدن است. اهل لغت «مصیر» را مصدر میمی و اسم مکان به معنای بازگشتگاه گرفته‌اند. اما «مصیر» با «مرجع» و «مسیر» فرق دارد؛ در این واژه، توجه به سرانجام تحولات و محصول فرآیند مورد نظر است. مشتقات این واژه 29 بار در قرآن تکرار شده است. مثل: الی الله تصیر الامور، الیک المصیر، الی الله المصیر، الی المصیر، الینا المصیر، بئس المصیر، ساءت مصیرا، مصیرکم الی النار؛ و نیز 14 بار با جملات بئس المصیر، ساءت مصیراً، به سیر تحوّل و سرنوشت ستمگران و کافران اشاره شده است. صیرورت و سرنوشت متّقین نیز در فرقان 15 (25:15) ذکر شده است: «قُلْ أَذَلِکَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّهُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ کَانَتْ لَهُمْ جَزَاءً وَمَصِیرًا».