تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
[چقدر] برکت دهنده [خیر دائمی به خلق] است2 آن [خدایی] که فرمانروایی [آسمانها و زمین] به دست [قدرت] اوست و همو نظام بخش و اندازه گذار بر همه چیز است.3
1 - نام این سوره «مُلک» است، مُلک مدیریت و اداره امور است، به کسی که مدیریت و حکومت یا فرماندهی میکند «مَلِک» و تصاحب قدرت و توانایی یافتن بر آن را «مِلک» میگویند که اسم فاعل آن «مالِک»، یعنی صاحب مال و حکومت است، همانطور که خداوند «مالک الملک» است. به پادشاه مطلق هستی «ملیک» [در باب فعیل]، و به کارگزاران مُلک خدا، «مَلَک»، جمع آن ملئکه، گفته میشود. کلمه «مَلَکُوت» نیز که چهار بار در قرآن تکرار شده، رساتر و جامعتر از مُلک [مدیریت و تدبیر] و چه بسا شامل همه معانی فوق باشد!
جملات «ولله/ لَهُ مُلکُ السَّمَواتِ وَ الاَرض/ لَهُ المُلک/ لَم یَکُن لَهُ شَرِیک فِی المُلک» که در دهها آیه قرآن تکرار شده است، انحصار فرمانروایی و تدبیر خداوند را بر جهان هستی میرساند.
در آغاز سوره ملک، و نیز در آیه 85 سوره زخرف (43:85) ، بر آثار پر خیر و برکت دائمی تدبیر و فرمانروایی خدا حکایت میکند: «وَتَبَارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا...».
این سوره که در سال هفتم بعثت در مکه نازل شده، عمدتاً در بیان مبانی توحیدی میباشد که مشکل اصلی مخاطبین اولیه قرآن، و همچنان تا به امروز میباشد. مشرکین آن زمان بُتها را نماد فرشتگان، که آنها را دختران خدا میپنداشتند، به شفاعت میخواندند و در آستان آنها تعبّد و تقرّب میجستند. از این روی این سوره همانند سورههای انعام، زمر، مؤمنون و... شکل جدل و مناظره و استدلال به خود گرفته و بارها با نقل اقوال مشرکین پیامبر را با فرمان «قُل» به پاسخ منطقی فرا میخواند.
در این سوره نام «رحمن» از بقیه اسماء الحسنی، و حتی از نام جلاله «الله»، بیشتر به کار رفته است. بنابراین همچون سورههای مریم، زخرف و فرقان در بیان جلوهها و آثار رحمانیت خدا میباشد. گرچه کل هستی نشانه رحمت خداست [و رحمتی وسعت کل شئ] اما در این سوره به طور اخص در چهار زمینه: خلقت، نصرت، محافظت و نجات [از عذاب]، رحمانیّت او مطرح شده است.
2 - «برکت» هر خیر و فایدهای است که دوام و افزایش داشته باشد و «تَبَارَک» [در باب تفاعل - ارتباط خالق با خلق] که 9 بار در قرآن تکرار شده، برکت بخشیدن خدا به جهان هستی و بندگان است. سوره فرقان نیز با جمله «تَبَارَکَ الَّذِی...» آغاز شده است، با این تفاوت که در آنجا از بُعد تشریعی، نزول قرآن برای بیم دادن بندگان از عواقب شرک و گمراهی را برکتی بس بزرگ و مستمر شمرده، و در سوره مُلک، از بُعد تکوینی، فرمانروایی و نظام بخشی خدا بر جهان هستی، آفرینش مرگ و حیات، ابتلای رشد دهنده انسان و آفرینش طبقات هفتگانه جوّ زمین را برکت او شمرده است. علاوه بر این سوره و سوره فرقان که با «تَبَارَکَ الَّذِی...» آغاز شدهاند، در متن هفت سوره دیگر کلمه «تَبَارَک» در زمینههای: خلقت و تدبیر امر [اعراف 54 (7:54) و مؤمن 64 (23:64) ]، پدید آوردن نوع انسان [مؤمنون 14 (23:14) ]، ستارگان و ماه و خورشید [فرقان 61 (25:61) ]، نعمات دنیا و آخرت [فرقان 10 (25:10) ]، فرمانروایی خدا [زخرف 85 (43:85) ] و ربوبیّت [رحمن 78 (55:78) ] آمده است.
«برکت» خدا در موارد بسیاری به: حاصلخیری خاک، سرزمینهای پُر خیر و برکت مکه و طور و فلسطین، باران، شب قدر، عیسی(ع)، قرآن، ابراهیم و فرزندانش و اهل بیت پیامبر(ص) اطلاق شده است که تنوع و گستردگی برکت الهی را میرساند. اهل لغت برکت را فایده ثابت، نمو و زیادت و سعادت دانستهاند که همچون «بِرکِه» آب، ثابت و با دوام است.
3 - «قدیر» از ریشه «قدر» سازماندهی، اندازهگذاری و نظامبخشی است که پایه یا محصول قدرت و توانایی میباشد. جمله «اِنَّ الله/ اِنَّهُ/ اِنَّکَ/ وَهُوَ/ کَان الله عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» که 35 بار در قرآن تکرار شده زمینههای متنوع قدر و اندازهگذاری پروردگار را نشان میدهد. در ضمن سه مرتبه صفت «قدیر» به تنهایی و چهار مرتبه با صفت علیم آمده است.
در نخستین آیه این سوره به دو محور: 1- فرمانروایی و تدبیر انحصاری خدا بر جهان هستی، 2- نظم و تقدیر [اندازهگذاری] و انضباط در اجزاء عالم اشاره میکند و در دو آیه بعد به دو محور دیگر: 3- چرخه مرگ و حیات در هستی، تکامل بخشیدن به آن تا پیدایش انسان و رشد کامل او در چالش میان نیک و بد، 4- حفاظت حیات زمینی در برابر عوامل متضاد، که نشانی از «رحمانیت» آن ربّ و گرداننده عالم است.
در آیه نخست به صفت «قَدِیر»، در آیه دوم به صفات «عَزِیزُ و غَفُور»، و در آیه سوم به صفت «رحمانیت» اشاره شده که در این سوره بیش از الله و سایر نامهای نیکوی الهی تکرار شده است. به این ترتیب با احتساب «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» ابتدای سوره جمعاً 19 نام نیکو در این سوره به کار رفته است [رحمن 5 بار، الله 4 بار، ربّ 2 بار، رحیم، بصیر، خبیر، لطیف، علیم، غفور، عزیز و قدیر].