هَمَّازٍ مَّشَّاءٍ بِنَمِيمٍ
[همان] تفرقه افکن14 بسیار نقل کننده [معایب مردم] به سخن چینی،15
14 - «هَمَّاز» از ریشه «هَمَزَ»، راندن، دفع و طرد کردن است. این واژه سه بار در قرآن آمده است؛ یکبار در وصف عیبجوی غیبت کنندهای که با دفع و طرد دیگران آنها را از خود میراند [وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ]؛ بار دیگر در همین سوره [هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیم؛ و بالاخره آیه 97 سوره مؤمنون (23:97) «وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ» قرآن چنین مردم عیبجو و ایرادگیر را شیاطینی شمرده است که آحاد جامعه را با افشای بدیها از هم دور میسازند. گفته میشود اصل کلمه «همز» شکستن است. آیا برای شکستن وحدت جامعه عاملی مؤثرتر از بدگویی و غیبت وجود دارد؟
15 - «نَمِیم» از نَمَمَ، سخنچینی است و «مَشَّاء» مبالغه مَشْی [رفت و آمد]، به کسی گفته میشود که همیشه بدیهای دیگران را به این و آن میرساند و همه جا پراکنده میسازد.