مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ

[همان] همواره منع کنندۀ16 [مردم از نیکی،] و متجاوزِ17 [به حقوق دیگران و] خودپرست18.

16 - «مَنَّاع» مبالغه منع و بازداری، وصف کسی است که نه تنها خود اهل خیر و خدمت نیست، بلکه دیگران را نیز همواره از این کار باز می‌دارد. اصطلاح «مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ» در آیه 25 سوره ق (50:25) نیز آمده است «مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُرِیبٍ». این صفت را در سه آیه دیگر قرآن می‌یابیم: ماعون 6 (107:6) و 7- «الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ»، معارج 21 (70:21) - «وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا»، بقره 114 (2:114) - «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ...».

17 - «مُعْتَد» اسم فاعل از ریشه «عدو»، تعدّی و تجاوزی است به حقوق دیگران. که اگر قلبی باشد، عداوت و دشمنی به بار می‌آورد، اگر در معاملات باشد، تعدّی تلقی می‌گردد و اگر در راه رفتن باشد، دویدن عَدْو است. مشتقات این کلمه 106 بار در قرآن تکرار شده است.

18 - کلمه «اثم» را گناه ترجمه می‌کنند، ولی با توجه به معنای اصلی کلمه، که دلالت بر تنگ‌نظری و محدودیت بینش و ظرفیت روحی می‌کند، می‌توان گفت «اثم» از «خودپرستی» ناشی می‌شود. اما «أَثِیم» [در باب فعیل- مثل علیم] کثرت تنگ‌نظری و خودپرستی را می‌رساند. این لفظ هفت بار در قرآن با ترکیبات: کفار اثیم [بقره 276 (2:276) ]، افّاک اثیم [شعراء 222 (26:222) و جاثیه 7 (45:7) ]، معتد اثیم [قلم 12 (68:12) و مطففین 12 (83:12) ]، وخواناً اثیما [نساء 107 (4:107) ] تکرار شده که ملازمت کفر، دروغگویی، تجاوز و تعدّی و خیانت را با خودپرستی نشان می‌دهد.