الْحَاقَّةُ

آن [حادثه] تحقق یافتنی2 [=حتما واقع شدنی]!

1 - محور اصلی این سوره همان‌طور که از آیات کوتاه و کوبنده ابتدای آن برمی‌آید، درباره «تحقّق» و حتمیت وقوع امری است که نام آن برگرفته از کلمه «حق» [مقابل باطل]، به معنای واقع شدن و تحقّق یافتن مسلّم می‌باشد. در قرآن کریم هرگاه کلمه «حق» [یاحقّت، به صورت متعدی] به کار رفته است، غالبا درباره «تحقّق عذاب» بر کافران در دنیا یا آخرت می‌باشد که حتمیت و حقانیّت چنین عذابی را مورد تأکید قرار می‌دهد. علاوه بر نام «حاقه»، نام‌های دیگری بر این امر مسلّم و فراگیر در این سوره نهاده شده است که هرکدام از زاویه به‌خصوصی آن را تعریف می‌کند از جمله:
قارعه [به دلیل کوبندگی آن]: آیه 4- «کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَهِ»
واقعه [به دلیل حتمی وقوع آن]: آیه 15- «فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَهُ»
اتفاقاً اشارات فوق مشابهت بسیار نزدیک سوره حاقه را با سوره‌های قارعه و واقعه، که هر سه در سومین سال بعثت نازل شده‌اند، نشان می‌دهد. در انتهای سوره نیز که خلاصه و جمع‌بندی و نتیجه‌گیری آن محسوب می‌شود، مجدداً با تکرار کلمه «حق»، یقینی بودن امری را که تکذیب می‌کردند، با تصریح بر حسرتی که منکران به هنگام وقوع آن خواهند داشت، بیان می‌نماید.
این سوره را با توجه به مضامین آن می‌توان به 4 بخش تقسیم نمود. به این ترتیب ارتباط آیات هر بخش را با یکدیگر بهتر می‌توان درک کرد:
1- سه آیه ابتدای سوره- مطرح ساختن تحقّق قطعی قیامت و عذاب [طرح موضوع].
2- آیات 4 تا 12- اشاره‌ای به تکذیب اقوام گذشته و هلاکت کافران [بخش تاریخی و گذشته].
3- آیات 13 تا 37- تصویری از قیامت و سرنوشت نهایی انسان‌ها برحسب نامه اعمال [بخش آینده].
4- آیات 38 تا 52- نبوّت و کتاب، آزمایش کافران عصر پیامبر [بخش حال و حاضر].

2 - حق همان حساب و کتاب و نظم و تعادل است که میلیاردها ستاره آسمان را در مدار خود قرار داده و جهان را به شگفتی حیرت‌آوری می‌گرداند. قرآن نیز حق است، حقی برای آدمیان تا نظم مناسبات با خالق خود و خلق او را بشناسند و به مقررات آن گردن نهند. کلمه حق در 287 موردی که با مشتقاتش در قرآن آمده است، دلالت بر نوعی ثابت و حتمی و باطل نبودن می‌کند. حاقه نیز که گفته می‌شود یکی از نام‌های قیامت است و تنها در این سوره آمده، نشانه تحقّق قیامت یا وقوع عذابِ عواقب اعمال حق‌ستیزان در دنیاست.