وَمَا لَا تُبْصِرُونَ
و آنچه نمیبینید،32
32 - چشم ما توان دیدن ابعاد بسیار محدودی را دارد؛ نه اتم و ذرات بسیار کوچکتر از آن، همچون کوارک و نوترینو را میبینیم، و نه ستارههای فوق سنگین مثل ستارههای نوترونی [تب اخترها] وحفره سیاهها [Black Holes] را.
آخرین بخش این سوره، که آهنگ دیگری پیدا میکند، از آینده قیامت، که در بخش سوم به آن پرداخته بود، خواننده را به حال حاضر و رسالت پیامبر و کتابی که از جانب خدا آورده متوجه میسازد. این بخش با سوگندی فراگیر به تمامی آنچه دیده میشود یا نمیشود آغاز میگردد «فَلا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ وَمَا لا تُبْصِرُونَ». تنوع غیر قابل شمارش موجودات زنده و غیر زنده، اعم از جماد و نبات و حیوان در کوه و دشت و دریا و آسمان، چیزی نیست که احتیاجی به توضیح داشته باشد، اینها را با چشم خود میبینیم، اما عظیمتر و بیشتر از اینها، پدیدهها و موجوداتی است که به چشم نمیآیند، نه تنها به دلیل کوچکی همچون میکربها و الکترونها و جریان مغناطیسی و الکتریسته و غیره، بلکه به دلیل بزرگی و بُعد مسافت فوقالعادهای که با ما دارند، به طوری که مَرکب نور که رساننده تحولات ستارههای دور در کهکشانهای اطراف ما میباشد، علیرغم سرعت فوقالعادهای که دارد، و علم بشر سریعتر از آن نمیشناسد، سالها و قرنها، و بلکه هزاران و میلیونها سال طول میکشد تا تولد، مرگ، انفجار و تحول و دگرگونی ستارهای را به رؤیت ما برساند. نتیجهای که از سوگند «فَلا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ وَمَا لا تُبْصِرُونَ» گرفته میشود حقانیّت گفتاری است که رسولی کریم آن را ابلاغ نموده «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ»، رسولی که نه شاعر است و نه کاهن، بلکه آنچه میگوید حقایق نازل شدهای [در سطح درک و فهم و ظرفیت ذهنی بشر] است که از جانب «رَبِّ الْعَالَمِین» برای تربیت و رشد انسانها تلاوت میکند.