سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ
[خدا] آن را هفت شب و هشت روز پیاپی و نابود کننده7 بر آنها مسلط ساخت. [به گونهای که] آن قوم را همچون تنههای فرو افتاده نخل به خاک افتاده میدیدی8 [فرو افتادن نخل استوار و محکم که در برابر هیچ بادی سر خم نمیکند، نشانه نهایت ذلت است].
7 - « حُسُوم» از حَسَمَ [از بین بردن شئ] دلالت بر نابودی و قطع و ریشهکنی میکند. شمشیر را هم در زبان عربی به دلیل قاطع و بُرنده بودن «حسام» میگویند. از توصیههای امام علی به والیان، بریدن تمام دست درازیها و دزدیها و دخالتهای نزدیکان و خواص از حقوق ملت بود که از واژه «حَسَمَ» استفاده شده است: «فَاَحْسِم مَادَّه أولَئِکَ بِقَطعِ أسبَابِ تِلکَ الاَحوَال». در برخی سورهها اشاراتی به این ریشهکنی شده است:
ذاریات 41 (51:41) و 42- ما بر آنها باد عقیمی فرستادیم که بر هر چه میگذشت آن را مثل خاکستر میکرد!
فصلت 16 (41:16) - ما بر آنها بادی صرصر [سرد و سوزنده] در روزهایی نحس فرستادیم.
احقاف 25 (46:25) - آنها وقتی ابرهایی [تیره] دیدند که به سوی شهر آنها روان است، با خوشحالی گفتند این ابری است که ما را سیراب خواهد کرد، حال آن که همان چیزی بود که با لجبازی خواهان زودتر آمدنش بودند؛ بادی که در آن عذابی دردناک بود که همه چیز را به فرمان پروردگارشان نابود میکرد. به این ترتیب جز خانهشان چیزی دیده نمیشد.
قمر 19 (54:19) و 20- ما بر آنها بادی صرصر [سرد و سوزنده] در روز نحس مستمری فرستادیم که مردم را همچون تنههای نخلِ از ریشه کنده شده از جا میکند!
8 - با این همه جلال و جبروت، وقتی عذاب الهی در بازتاب عملشان فرا رسید، با نیروی باد! که در سُست بودن به آن مثل میزنند، با وجود هیکلهای تنومند و عضلات سطبر، همچون تنههای نخلِ از ریشه کنده شده، به زمین مرگ افتادند [قمر 18 (54:18) ]. به نظر میرسد تأمل و توقفی که در مورد قوم عاد در آیات این بخش شده و تفصیلی که با وجود اجمال داستان بقیه اقوام در این مورد داده شده، بیمناسبت با زمینههای تاریخی فوقالذکر و عبرت برای ابرقدرتهای دیگر نباشد. عذاب این قوم با صفت «عاتیه» [از ریشه عُتُو، تجاوز و نافرمانی] دلالت بر شدّت باد سرد و سوزان هفت شبانهروزی میکند که گویی همچون «طاغیه» قوم ثمود» نتیجه طغیان و تجاوز خودشان بود.