وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ

و [با وجود این کتاب روشنگر، مشرکین] با سوگندهای سخت [=باتمام وجود]، به خدا سوگند یاد کردند که اگر معجزه‌ای برای آنها بیاید، حتماً به آن ایمان خواهند آورد! بگو: معجزه‌ها فقط نزد خداست، 174 و باید [سوابق آنها] آگاهتان کرده باشد 175 که اگر آن معجزات هم بیاید، ایمان نخواهند آورد.

174- کسانی همچنان اصرار دارند معجزه‌ای حسّی برای پیامبر اسلام، همچون شقّ‌القمر، سخن گفتن ریگ در کف دست، حرکت دادن درخت با ریشه‌ها و... با استناد به برخی روایات نامطمئن اثبات کنند، اما این آیه به وضوح نشان می‌دهد، معجزه بودن قرآن برای اثبات حقانیت نبوّت پیامبر کاملا کافی است، و چنان تلاش‌هایی از کم بها دادن به قرآن و ترجیح معجزه حسّی به معجزه عقلی ناشی می‌شود. آیه 49 سوره عنکبوت (29:49) تأکید می‌کند این قرآن در سینه‌های کسانی که علم دارند معجزه می‌نماید.

175- شعور از ریشه «شَعْر» (موی سر)، به هر آنچه ظریف و نازک باشد و درک و فهمش نازک بینی و دقّت نظر بخواهد گفته می‌شود. شاعر، نکته‌سنج و ظریف سخن است و شعور، به درک ظرایف و نکاتی گفته می‌شود که در ظاهر آشکار نیست. کافران در دنیا به ظرافت ارتباط عمل با سرنوشت ابدی توجه نداشتند و مغرور انکار‌های به ظاهر بی‌عقوبت دنیایی خود بودند. «مَا یُشْعِرُکُمْ» یعنی ظرافت مطلب به گونه‌ای است که شما (به خاطر این سوگندهای ریاکارانه) نمی‌توانید دریابید که آنها به هیچ قیمتی ایمان نمی‌آورند.