وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ
و مسلماً اگر [بنابر تقاضایشان] فرشتگان را هم بر آنها نازل کنیم 179 و مردگان [نیز زنده شده و] با آنها سخن گویند، و هر چیزی را [که درخواست میکنند] در برابرشان گِردآوریم، [بازهم] آمادگی ندارند تا ایمان بیاورند [=ایمانآورنده نیستند]، 180 مگر آنکه خدا بخواهد، 181 اما بیشترشان نادانی میکنند.182
179- این درخواست را در سورههای: بقره 210 (2:210)، انعام 158 (6:158) ، حجر 7 (15:7) ، اسراء 92 (17:92) ، مؤمنون 24 (23:24) ، فرقان 21 (25:21) ، فصلت 14 (41:14) ، زخرف 53 (43:53) میبینید.
180- جمله «مَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا» تکوین شخصیتی منکران را در انکار مستمر و عدم آمادگی و زمینه ایمانی آنها میرساند.
181- مشیّت خدا همان نظامات و قوانین اوست که هر کس خود را با آن هماهنگ سازد سود میبرد. در مدرسه نیز معلمان هر کس را بخواهند قبول یا ردّ میکنند، اما نه به دلخواه، بلکه بر اساس لیاقتها. برای شناخت بیشترِ موارد مغایرت مشیّت خدا با تشخیص و خواست آدمیان، به نوشته «بد خداشناسی» مبحث «اگر خدا میخواست» صفحات 77 به بعد در کتاب «پژوهشی در پرتو قرآن» ج 2 از همین قلم مراجعه نمایید.
182- قرآن واژه «جهل» را در موارد زیادی مقابل «حلم» قرار داده است، نه «علم». از نظر تئوری، جهل مقابل علم است، اما در عمل، غلبه خشم و شهوت و هوی و هوس بر عقل را «جهل»، و تسلط عقل بر احساسات را «حلم» میشمرند. فعل مضارع «یَجْهَلُونَ» دلالت بر نادانی به خرج دادن مستمر آنان میکند.