وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ

اوست [نه معبودان باطل] که باغ‌هایی با داربست [=بالارونده؛ مانند بوته مو] و بدون داربست [=ایستا بر ساقه خود] پدید آورد 244 و [همچنین] نخلستان و کشتزار با خوراک [=طعم و مزه‌های] مختلف 245 و [نیز] زیتون و انار، همانند و غیر همانند. از میوه آن، هنگامی که به بار می‌نشیند بخورید 246 و هنگام برداشت محصول، حق [شرعی] آن را [به محرومان و مستمندان] بپردازید 247 و اسراف نکنید که خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.248

244- فرق انشاء با خَلق و بدع و فطر، در پدید آوردن و تربیت و تکمیل آنچه ساخته شده می‌باشد. نوعی نشو و نما در شرایطی خاص که محصول فرآیندی کمال آفرین است.

245- «اُکُل» همان خوردنی است که هم شامل میوه‌های متنوع باغستان‌ها می‌شود، و هم تره بار، سبزیجات و حبوبات کشتزارها را شامل می‌شود.

246- معنای ضمنی آن این است که میوه نارسیده متناسب با دستگاه هاضمه شما نمی‌باشد، و چیدن پیش از موقع آن، فرآیند کار درخت را نیمه تمام می‌گذارد.

247- کمک به مستمندان نباید منّتی بر آنان تلقی گردد، این حق آنان در اموال کسانی است که برخورداری بیشتری دارند. در قرآن آمده است حق خویشاوندان (محروم) و مسکین و ابن سبیل را بپردازید (اسراء 26 (17:26) و روم 38 (30:38) ) و پیامبر مکرم اسلام(ص) فرمودند: در مال انسان علاوه بر زکات حقوق دیگری هم هست «اِنّ فِی‌المالِ حَقٌ سِوَی الزَّکوه».

248- اسراف تنها زیاده‌روی در بذل مال و خرید و خوراک نیست، هرگونه افراط یا تفریط خروج از مرز اعتدال و میانه‌روی اسراف محسوب می‌شود. قرآن فرعون را به دلیل عُلو (سلطه‌گری و برتری‌طلبی بر مردم) از جمله مسرفین شمرده است (دخان 31 (44:31) و یونس 83 (10:83) ). پس دیکتاتوری و استبداد و ولایت مطلقه شاخه‌ای از اسراف است.
ایمان به خدا، همان تعادل است و ناباوری و اعراض از یاد او، اسراف محسوب می‌شود (طه 127 (20:127) ) و از این منظر، اقوام انکار‌کننده پیامبران قوم مسرف شمرده شده‌اند (غافر 28 (40:28) و 34 (40:34) و 43 (40:43) ، یس 19 (36:19) ، انبیاء 9 (21:9) ، ذاریات 34 (51:34) ). به این ترتیب، هم زیاده‌روی در خرج و خوراک اسراف است، هم انحراف در غرایز جنسی، همچون قوم لوط (اعراف 71 (7:71) )، هم ناشکری نعمت (یونس 12 (10:12) )، هم تمامیت‌طلبی و سلطه‌گری و هم انکار حق.