إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ

مسلماً کسانی که دین خویش را به تفرقه [=اختلاف و جدائی] کشاندند 281 و پیروانی [از اشخاص و آرمان‌های پراکنده] شدند 282 تو هیچ نسبتی با آنها نداری. 283 کار [=مدیریت / هدایت] آنها فقط با خداست، سپس [در روز قیامت] از آنچه می‌کردند آگاهشان خواهد کرد.

281 – مشابه این کلام را در انبیاء 93 (21:93) و مؤمنون 53 (23:53) می‌یابید.

282- یاران و پیروان هر پیش گامی (در حق یا باطل) را «شیعه» او می‌نامند. مثل ابراهیم(ع) که شیعه افکار و اندیشه‌های توحیدی نوح(ع) بود (صافات 83 (37:83) ) و قصه شیعه حضرت موسی(ع) در دوران فرعون (قصص 15 (28:15) ).
اما کلمه شیعه در قرآن عمدتاً معنای منفی داشته و دلالت بر تفرقه‌ای می‌کند که عامل آن پیروی از اشخاص و نظریات فرقه‌گرایانه غیر توحیدی است. فرعون با استفاده از حیله: «تفرقه انداز و حکومت کن»، مانع از تجمع و وحدت مردم می‌شد و آنها را شیعه (پراکنده) می‌ساخت. قصص 4 (28:4) : إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا...
آفت یک ملت موحّد، انحراف از اتحاد حول محور کتاب خدا، و تمایل به پیروی از اشخاص است که موجب تفرقه، تضاد، تخاصم و خشم و خشونت در جامعه می‌شود: انعام 65 (6:65) - ...أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ...

283- جمله «لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ»، شبیه جمله «لَسْتُمْ عَلَى شَیْءٍ» (مائده 68 (5:68) - در نقد یهود و نصاری که به کتاب خود عمل نمی‌کردند)، به نوعی نفی وابستگی آنها به پیامبر و عدم پیروی‌شان از سنّت او را نشان می‌دهد.