قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَـمِينَ

بگو: نماز و قربانی 287 و زندگی و مرگ من 288 تماماً برای خدای صاحب اختیار جهانیان است. 289

287- معنی «صلوه» همان رویکرد و توجه قلبی به خداست که به فارسی نماز ترجمه می‌شود و نماز تعظیم و تکریمی بوده که در ایران باستان برای شاهان و بزرگان به جا می‌آوردند. مشرکین معاصر پیامبر نیز اهل صلات بودند! اما نماز آنها آدابی شبیه مردم قبایل جنگلی آفریقا، توأم با صوت و صفیر و کف زدن و حرکات بدنی مخصوص در برابر بُت‌ها بود که ایمان و اخلاقی از آن حاصل نمی‌شد (انفال 35 (8:35) ). اما صلات مهمترین عبادت است، اما چرا جدای از مناسک ذکر شده است؟ مناسک، جمع «نُسُک» را عبادت دانسته‌اند، ولی با توجه به 7 موردی که این کلمه در قرآن آمده است (بقره 128 (2:128) ، 196 (2:196) ، 200 (2:200) و حج 34 (22:34) ، 67 (22:67) و انعام 162 (6:162) ) می‌توان فهمید مناسک نه هر عبادتی مثل نماز و روزه، بلکه عبادتی است که نهایتاً به نوعی از خود گذشتگی و خرج و قربانی منجر می‌شود. همچنانکه انتهای مناسک حج، بعد از طواف و سعی و وقوف در عرفات و مشعر و رمی جمرات، قربانی کردن در منا است.
مشرکین علاوه بر صلاتی که در برابر بُت‌ها به جا می‌آوردند، قربانی خود را نیز در آستانه آنها تقدیم می‌کردند، تأکید پیامبر بر « إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» پیامی است به مشرکین گذشته و حال و آینده که هر رویکرد و هدف و خرج و خدمتی فقط باید برای خدا باشد.

288- منظور از «مَحْیَایَ وَمَمَاتِی» مدت و مسیر زندگی و پایان پرونده عمر است که در تسلیم به او باید تمام شود. کسی که زندگی‌اش را متعلق به خدا می‌داند و وقف او می‌کند، بندگی خدا را برگزیده و از خودخواهی و سرسپردگی به بندگان دیگر و دنیا پرستی و هوای نفس آزاد می‌گردد. شمع وجود او جز راه حق و هدف توحیدی را روشن نمی‌سازد. مرگ برای خدا نیز مفهومی بس عمیق دارد، به تعبیر امام حسین(ع) شهید کربلا: «حال که بدن‌ها برای مرگ پدید آمده، کشته شدن آدمی با شمشیر در راه خدا برتر است» (وَإِنْ تَکُنِ الأَبْدَانُ لِلْمَوْتِ أُنْشِئَتْ فَقَتْلُ الْفَتَى فِی اللَّهِ بِالسَّیْفِ أَفْضَلُ).

289- مشرکین برحسب آیات فراوانی از قرآن، البته به «الله» باور داشتند، ولی با توسل به بُت‌ها و شفیع گرفتن آنها در حاجت‌های دنیائی، عملا پایبندی به «ربوبیت» را، که پناه بردن به «ارباب» عالم هستی و دوری از شرکت دادن ارباب‌های دنیائی در امر پروردگار است، عملا نقض می‌کردند. در این آیه پیامبر به مشرکین تأکید می‌فرماید، ارباب من همان الله است (نه فرشتگان، بُت‌ها و اربابان دنیائی).