فَلَـوْلَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

پس چرا هنگامی که سختی‌های ما [در بازتاب کردارشان] به آنها رسید، اظهار خضوع [در برابر حق] نکردند؟ [هیچ دلیلی نداشت] جز آنکه دل‌هاشان سخت شده بود 53 [=قابلیت تغییر را از دست داده بود] و شیطان آنچه می‌کردند در نظرشان نیکو جلوه داده بود. 54

53- شیر دادن مادر به کودک خردسال که با عشق و ایثار و مهر و محبت از شیره جانش مایه می‌گذارد، مصداق و مدلی است برای فهم بهتر واژه تضرّع، که از ضرع (پستان مادر) مشتق شده است. تضرّع به درگاه خدا با تحریک عواطف مهرآمیز و مقدس انسانی ناشی می‌شود و دل او را نرم و حق‌پذیر می‌کند و اشک تضرّع را از ضرع جانش سرازیر می‌گرداند. همین که تکبّر به جای تواضع نشست، دل به تدریج قابلیت تحوّل و تغییر و انقلاب درونی را از دست می‌دهد و با «سخت شدن» در برابر تغییر، ختم پرونده و خسران‌اش تحقق می‌یابد.

54- خودفریبی و نیکو جلوه دادن اعمال شخص نزد خود را قرآن گاهی به شیطان نسبت داده (انعام 43 (6:43) ، انفال 48 (8:48) ، نحل 63 (16:63) ، نمل 24 (27:24) ، عنکبوت 38 (29:38) )، گاهی به شرکای شیطانی (فصلت 25 (41:25) ، انعام 137 (6:137) )، گاهی به خدا (انعام 108 (6:108) ، نمل 4 (27:4) ) و بیشتر به صورت ناشناخته، که می‌تواند هر یک از موارد فوق باشد (انعام 122 (6:122) ، توبه 37 (9:37) ، یونس 12 (10:12) ، رعد 33 (13:33) ، فاطر 8 (35:8) ، مؤمن 37 (23:37) ، محمد 14 (47:14) و فتح 12 (48:12) ).