قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ

بگو: من بر دلیل روشنی از پروردگارم [=کتابی که بر من نازل شده] تکیه دارم و شما آن را تکذیب می‌کنید، [اما] نزد من نیست آنچه به شتاب از من طلب می‌کنید [که با تمسخر می‌گوئید: اگر اعمال ما عذاب‌آور است، هر چه زودتر آن را بیار]، فرمان [این کار] تنها در اختیار خداست، [او جریان] حق را پی‌گیری می‌کند 68 و همو بهترین جداکنندگان [حق از باطل و متمایز کننده مؤمنین از مجرمین در روز قیامت] است.

68- «یَقُصُّ» از ریشه «قَصَّصَ»، در اصل پی‌جویی و تعقیب است، قصاص نیز که از همین ریشه است، نوعی تعقیب جنایت و در پی جانی رفتن برای کیفری متناسب و به اندازه ظلم انجام دادن است.
داستان و سرگذشت را از این جهت قصه می‌گویند که مطالبش پشت هم و پیوسته است و گوینده یا خواننده آن را تعقیب می‌کند. مفهوم تعقیبِ محتوا و منظور نیز در واژه قصص وجود دارد تا تلاوت کننده کتاب در ماجراهای جاذب آن متوقف نشود و به پند و پیام سرگذشت‌ها بپردازد (ن ک: یوسف 112 (12:112) ، انعام 57 (6:57) و 130 (6:130) ، نمل 76 (27:76) ، اعراف 35 (7:35) و 176 (7:176) ، نحل 118 (16:118) ). تعقیب جای پا در مسیر طی شده هم با همین کلمه در قرآن بیان شده است (کهف 64 (18:64) ).