أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ

آیا ندیدند که پیش از ایشان چه بسیار نسل‌هائی را 6 [در عواقب عملکردشان] هلاک کردیم؟ 7 [مردمانی که] چنان امکاناتی به آنها داده بودیم که به شما نداده‌ایم و [از جمله، باران از] آسمان را پیاپی بر آنها فرستادیم [=از نزولات جوّی مستمری بهره‌مندشان کردیم] و نهرهائی تحت [اختیار و بهره‌برداری] آنها جاری ساختیم، 8 پس [چون راه کفران نعمت و ظلم را در پیش گرفتند] به کیفر گناهانشان هلاکشان کردیم و نسلی دیگر پس از آنها پدید آوردیم.

6- کلمه «قرن» در مورد همزمانی و هم مکانی به کار برده می‌شود و از این منظر به مردمانی که در یک عصر و سرزمین زندگی می‌کنند، اطلاق می‌گردد. مثل مردمان عصر قاجار، عصر پهلوی، قبل یا بعد از انقلاب.

7- وقتی قرآن در مورد پروردگار ضمیر جمعی (متکلم مع‌الغیر) «ما» (به جای من) را به کار می‌برد، گویا می‌خواهد دست اندرکاری فرشتگان و خود انسان‌ها را، البته در نظامات و قوانینی که خدا مقرّر کرده نشان دهد، همچنانکه وقتی مدیر مدرسه اعلام می‌کند ما امسال این تعداد قبولی داده‌ایم، کل سیستم را که شامل معلمین و شاگردان می‌شود، در نظر دارد، اما اگر ضمیر «من» را به کار می‌برد، شائبه دخالت مستقیم و نظر خصوصی پیش می‌آمد. از آنجائی که این سوره به مشیّت کلان خدا و نظامات او مربوط است، در مقایسه با 83 باری که ضمیر جمعی متکلم مع‌الغیر درباره خدا آمده، فقط 2 بار ضمیر فردی «آیَاتِی» (آیات من) و «صِرَاطِی» (راه من) آمده است (آیات 130 و 153).

8- در قرآن 40 بار در وصف بهشت جمله «تَجْرِی مِنْ تَحْتِها الاَنْهار» تکرار شده که نمادی است از جریان داشتن دائمی عامل حیات و سبز و خرمی بهشت متقین. 4 بار نیز به جای جریان داشتن از «زیر باغ»، به جریان داشتن از «زیر آنها» اشاره شده است که مفهوم «تحت کنترل و اختیار» می‌دهد. انعام 7 (7:43) ، اعراف 43 (7:43) ، یونس 9 (10:9) ، کهف 31 (18:31) و زخرف 51 (43:51) .