وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُـولُ كُن فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ عَالِـمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
و اوست آنکه آسمانها و زمین را به حق [=حکیمانه و هدفدار، نه باطل و بیهوده] آفرید 96 و روزی که بگوید: باش، پس میشود 97 [=رستاخیز برپا میگردد]! سخن او حق است [=مسلّم و تحقّق یافتنی است] و روزی که در صور دمیده شود 98 [و رستاخیز آغاز گردد] پادشاهی [=فرمان مطلق در آن روز] از آنِ اوست. 99 او دانای نهان و آشکار و بسیار حکیم و آگاه است.100
96- حق همان حساب و کتاب و نظم و تعادلی است که میلیاردها ستاره را در مدار خود قرار داده و جهان را به شگفتی حیرتآوری میگرداند. قرآن نیز حق است، حقی برای آدمیان تا نظم مناسبات با خالق و خلق او را بشناسند و به مقررات آن گردن نهند. در ضمن در 12 آیه قرآن از آفرینش بر حق آسمانها و زمین سخن به میان آمده است (انعام 73 (6:73) ، یونس 5 (10:5) ، ابراهیم 19 (14:19) ، حجر 85 (15:85) ، نحل 3 (16:3) ، عنکبوت 44 (29:44) ، روم 8 (30:8) ، زمر 5 (39:5) ، دخان 39 (44:39) ، جاثیه 22 (45:22) ، احقاف 3 (46:3) ، تغابن 3 (64:3) ) همچنانکه تعداد ماههای سال نزد خدا، از همان روزی که آسمانها و زمین را آفرید، 12 بود (توبه 36 (9:36) ).
97- اراده تکوینی خدا را، که بینیاز به مقدمه و اسباب است، در هفت آیه دیگر هم ذکر کرده است: بقره 117 (2:117) ، آلعمران 47 (3:47) و 59 (3:59) ، نحل 40 (16:40) ، یس 82 (36:82) ، غافر 68 (40:68) .
98- پیدایش جهان هستی از نظر علم کیهانشناسی، از لحظه انفجار بزرگ (Big Bang) عیناً از شکلی شیپور مانند تبعیت کرده است که تصویر آن را میتوانید در کتابهای مربوطه مشاهده کنید. در زبان عربی به شیپور نیز «صور» میگویند و در تورات و انجیل و نقاشیها و مجسمههای یهودیان و مسیحیان نیز از شیپورِ دمیدن در حیات، نشانههای فراوانی میتوان یافت. پروردگار عالم برای فهم عموم، از این وسیله قابل مشاهده و فهم، که برای احضار و جمع کردن سربازان استفاده میشود، مدلی برای تفهیم دمیدن حیات و حشر نهایی به مثال آورده است. صور در واقع نشانی از «صورت»های عالم هستی میباشد که به اراده خدا شکل گرفته است. برای توضیحات کاملتر به مقاله «دمیدن در صور» از همین قلم مراجعه کنید. (پژوهشی در پرتو قرآن جلد 5)
99- مُلک، همان حکومت و پادشاهی و اداره امور است. قرآن با جمله: «ولله ملک السموات و الارض...» (19 بار) و جملاتی نظیر: لم یکن له شریک فی الملک (2 بار)، له الملک (4 بار)، بیده الملک و... انحصار حکمرانی را به خدا نسبت داده است. اما در نظام خداوند و در محدوده مشیّت او کسانی (به حق یا ناحق) به طور نسبی در زمین به پادشاهی و حکومت (مُلک) میرسند. از نیکان مثل: آل ابراهیم، داود، سلیمان و یوسف و... و از ستمگران مثل فرعون و نمرود. البته این حکمرانیها موقتی و در زندگی دنیاست و در آخرت حکومت مطلق و سررشته همه امور از آنِ خدا میباشد (غافر 16 (40:16) ، فرقان 26 (25:26) ، حج 56 (22:56) ).
100- مشتقات واژه «خبر» 52 بار در قرآن آمده که 45 بار آن نام نیکوی خبیر (معرفه یا نکره) است. خبیر کسی است که از تمام جزئیات باخبر است. اصطلاح خِبره بودن در برخی تخصصها از همین روی معمول شده است. نام نیکوی خبیر بیش از همه با صفات: لطیف (5 بار)، حکیم (4 بار)، علیم (4 بار)، و بصیر (3 بار) ترکیب شده است که نشان میدهد خبر داشتن مطلق خدا ناشی از توجه به جزئیات نادیدنی (معنای لطیف)، حکمت، علم، و بصیر بودن است. در ضمن همواره خبیر بودن او را نسبت به اعمال آدمی (کارهای ارادی) شمرده، به استثنای یک بار افعال (تفعلون- نمل 88 (27:88) )، و یک بار هم ظاهرسازیهای ریاکارانه (یصنعون- نور 30 (24:30) ) و البته دو بار هم به آثار و عوارض (ذنوب) اعمال (اسراء 17 (17:17) و فرقان 58 (25:58) ).