فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَاقَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ

پس [از سپری شدن شب]، هنگامی که خورشید را تابان دید، گفت: این «ربّ» من است، 107 این بزرگتر است، پس هنگامی که افول کرد، گفت: ای قوم من، به راستی که من از آنچه شما شریک خدا می‌سازید بری [=برکنار] هستم. 108

107- در مکاشفه ابراهیم 4 بار نام «ربّ»، به عنوان کلید فهم ملکوت آسمان‌ها و زمین، تکرار شده است. در بازپرسیِ محاکمه مانند نمرود از ابراهیم نیز مسئله اصلی، «ربوبیّت»، به معنای سروری و سیادت و ریاست بود که نمرود بر آن کرسی تکیه داشت (بقره 258 (2:258) ). پذیرش نام «الله» کم و بیش مورد توافق مردمان بوده است، آنها به هر حال به خدایی به تناسب درک و فهم خود باور داشتند، اختلاف همواره بر سر «ربوبیّت» بوده است که به فرماندهی و قدرت ارتباط پیدا می‌کند.

108- بری بودن از کاری یا کسی، بیش از آنکه مفهوم بیزاری و تنفر داشته باشد، مفهوم برکناری، اعلام عدم موافقت و مبری بودن از عواقب و آثار آن است. همچنانکه گفته می‌شود فلان شخص از اتهامات وارده «تبرئه» شد یا «برائت» یافت، این کلمه به معنای بهبودی از بیماری (بری شدن از مرض) و شفا یافتن نیز در قرآن آمده است. همان کاری که حضرت عیسی(ع) به اذن خدا می‌کرد (...وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللهِ...- آل‌عمران 49 (3:49) ).