وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَـمِينَ

و [نیز] اسماعیل و یَسَع و یونس و لوط را [رهبری کردیم] و جملگی را بر جهانیان برتری بخشیدیم. 120

120- در مجموعه آیات 74 تا 86 پیرامون تجربیات توحیدی ابراهیم و ذریّه او، نام 18 پیامبر آمده است که اگر نام پیامبر خاتم را نیز، که مخاطب و گیرنده این آیات بود، به آن اضافه کنیم، جمعاً یاد 19 معلم بزرگ توحید در طول تاریخ را گرامی داشته است. این پیامبران تماماً از ذریّه (فرزندان و نسل) ابراهیم بوده‌اند، یا به نحوی مرتبط با او؛ مثل نوح که ابراهیم از ذریّه او بود (مریم 58 (19:58) )، یا لوط که اولین ایمان آورنده به ابراهیم و گویا برادرزاده یا خواهرزاده او بوده است.
عدد 19 به نوعی تداعی کننده توحید است که شواهد فراوانی از قرآن بر آن گواه می‌باشد؛ از جمله، «بسم الله الرحمن الرحیم» سرآغاز سوره‌ها که از 19 حرف تشکیل شده و تک تک کلمات: اسم، الله، رحمن و رحیم در قرآن مضربی است از عدد 19.
به غیر از این 19 برگزیده از سلسه موحّدین مخلص، فقط نام 6 پیامبر دیگر (آدم، ادریس، هود، صالح، شعیب و ذوالکفل) در قرآن ذکر شده که رسالت آنها تماماً قبل از تشکیل امت بنی‌اسرائیل بوده است (از ذوالکفل ذکر زیادی در قرآن نیست). جالب آنکه در سوره مریم (و 5 سوره مرتبط با حروف مقطعه آن) دقیقاً از 19 رسالت یاد شده است و 114 بار نام آن رسولان (114=19x6 تعداد سوره‌ها) تکرار شده است (ر ک به پاورقی 1 سوره مریم (19:1) ).
اما دسته‌بندی پیامبرانی که نامشان در آیات 84 تا 86 این سوره آمده است، ظاهراً چهار دوره زمانی را در برمی‌گیرد:
1- ابراهیم، فرزندش اسحق و نوه‌اش یعقوب (سرسلسله بنی‌اسرائیل، لقب یعقوب)، نتیجه‌اش یوسف، تا پیامبران امت موسی شامل: هارون، داود، سلیمان، ایوب از شاخه و سلسله اسحق فرزند دوم ابراهیم.
2- پیامبران معاصر عیسی شامل زکریا، یحیی و الیاس که می‌توان آنها را از شاخه آل‌عمران یا مرتبط با آن نامید.
3- پیامبران از نسل اسمعیل، فرزند نخست ابراهیم (به استثناء لوط) که از سرزمین خود هجرت کردند و پیامبر اسلام نیز از همین شاخه می‌باشد. اسمعیل به مکه هجرت کرد، یونس با ترک دیار خود بعدها مأمور قومی دیگر شد، لوط نیز با ابراهیم هجرت کرد (عنکبوت 26 (29:26) )، اما داستان الیسع در قرآن نیامده است و از هجرت او خبری نداریم.
گروه اول را قرآن «محسنین» شمرده است که بر نیکوئی و خیر و خدمتشان به مردم حکایت می‌کند؛ گروه دوم را که مأمور اصلاح قوم بنی‌اسرائیل و مبارزه با انحرافات و خرافات در امّت موسی بودند و جانشان را به خطر انداختند، «صالحین» نامیده است؛ و بالاخره هجرت کنندگانِ گروه سوم را که توانستند با انتقال پیام توحید به خارج از منطقه بیت‌المقدس «فضیلتی بر جهانیان» (نه تنها قوم بنی‌اسرائیل) پیدا کنند، با جمله « وَکُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ» و صف کرده است.