ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ

چنین است هدایت الهی، هرکس از بندگانش را که بخواهد [=شایسته بداند] هدایت می‌کند، 122 و اگر شرک بورزند، بی‌تردید تلاش آنها به باد می‌رود. 123

122- هدایت و ضلالت را اغلب راهنمایی و گمراهی ترجمه می‌کنند، اما هدایت، «ایصال بالمقصود» یعنی رهبری و رساندن شخص به هدف ایمانی، و اضلال، به حال خود رها کردن در بیراهه و به تباهی کشیده شدن طبیعی تلاش‌ها می‌باشد.
در این گروه از آیات مربوط به ابراهیم (از آیات 74 تا 90)، جمعاً 9 بار مشتقات هدایت تکرار شده است که اهمیت محور ی آن را در رهیابی ابراهیم و پیامبران بعدی از ذریّه او نشان می‌دهد، کلمات دیگری همچون: موقنین، ضالین، وجه، حنیف، سلطان، حجّت، صراط مستقیم و اقتداء نیز در ارتباط با «هدایت»، حلقه موضوعی مشترکی را تشکیل می‌دهند.

123- اصطلاح «حبط اعمال» که 16 بار در قرآن تکرار شده، دلالت بر باطل و بی‌اثر شدن اعمال می‌کند. هر کسی هر کاری می‌کند، به خاطر نتیجه و فایده‌ای است که از آن اراده کرده، عمل شرط لازم است، اما کافی نیست، مگر آنکه متناسب با مقصود و منطبق با قواعدی باشد که لازمه دستیابی به آن است. همچنانکه در تجارت اگر از قواعد علم اقتصاد و تجربیات بشری استفاده نکنیم، تلاش‌مان «حبط» می‌شود و سود مورد انتظار به باد می‌رود.