يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ
آنها را نشانشان میدهند،12 [با این حال] مجرم13 دوست دارد ای کاش [میتوانست برای نجات] از عذاب آن روز فرزندش را فدا کند.14
12 - «یُبَصَّرُونَهُمْ» از ریشه بَصَرَ [دید]، در باب تفعیل معنای نشان دادن و روشنگری دارد. منظور این است که در محشر قیامت آنها خویشاوندان خود را میبینند و به هم نشان میدهند و یا به آنها نشان داده میشود.
13 - همان طور که «لا جَرَمَ» بدون انقطاع و بریدگی، پیوسته و دائمی است. جُرم به گناهانی گفته میشود که باعث گسستن پیوند فطری انسان با خدا و بندگان او میگردد. جُرم در لغت، بیبهره بودن درخت، به دلیل قطع ارتباط با آب، خاک و هوا است. هلاکت اُمتهای ظالم و فاسدی که رسولان را تکذیب میکردند و جایگزین شدن اُمتهای دیگری به جای آنان، جریان و عبرتی تاریخی است و دلیلی بر نظاممند بودن عالم و تدبیر هدفدار و دارای مقصدی که به یومالفصل منتهی میگردد. چگونه میتوان ربوبیت خداوندی را که در طول هزارهها اقوام و امتهایی را تحت نظر داشته برای آینده انکار کرد؟
تقابل جُرم با شفاعت را در آیات 40 (74:40) تا 48 مدثر و آیات 90 (26:90) و 100 سوره شعراء (26:100) به روشنی میتوان دید؛ جُرم، جدا شدن و قطع رابطه کردن، و شفاعت، پیوستن و منضم شدن به کسی، چیزی یا کاری است. کسانی که در دنیا هیچگونه ارتباطی ایمانی، عاطفی و عقلی با خدا، خلق او، وجدان خویش و مسئولیت در برابر سعادت ابدی و آخرت ندارند، با چیزی در زندگی پیوند نخوردهاند که در روز جزا در پناه شفاعت [اتصال و انضمام] باشند.
14 - «یَفْتَدِی» از فَدَی [عوض]، و فدیه و فداء نوعی عوض دادن و جایگزین کردن است. فدا کردن جان خود نیز برای رسیدن به هدف مورد نظر میباشد.