لِّنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا

تا در این بوته [اختیار و انتخاب میان شرک و توحید] آنها را بیازماییم،30 و هر که از یاد پروردگارش روی برتابد، [عوارض این بی‌توجهی] او را به عذاب سختی31 [در محرومیت از رحمت الهی] سوق می‌دهد.32

30 - آزمایشات آدمی را قرآن با واژه‌های متفاوتی همچون: فتنه، ابتلاء، امتحان، اختبار، تمحیص، تمخیض، و... بیان کرده است. اصل کلمه «فتنه»، قرار دادن طلا و نقره در بوته آتش برای خالص شدن از آمیختگی‌ها و تیرگی‌هاست و به طور مجازی در مورد مشکلات و مصیبت‌های زندگی، که همچون کوره آتش، آدمی را صیقل می‌دهد و آبدیده می‌کند، به کار می‌رود. ر ک به کتاب «پژوهشی در قرآن» ج 4 ص 44 تا 82.

31 - «صَعُود» از ریشه صَعَدَ [بالا رفتن] است. اما از آنجایی که هر بالا رفتن و صعودی با سختی و صعوبت همراه است، به استعاره مفهوم سختی از آن گرفته شده است، کما آنکه فرمود: «... وَمَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَابًا صَعَدًا» [جن 17 (72:17) ]. اعراب معاصر نزول این آیات مجبور بودند سفر در صحراهای دور را با پای پیاده طی کنند و از گردنه‌های سخت و صعب‌العبور گذر نمایند. اصطلاح به فکر زمستان بودن در فصل بهار، بیان کننده همین سختی‌های آینده است. استقامت در طریق مستقیم رهپویان را به آب حیات، و روی گردانی از آن، رهرو را به سنگلاخ‌های سخت و عذاب تشنگی [دوری از آب حیات] «عَذَابًا صَعَدًا» گرفتار می‌سازد.
تمثیلِ سرانجامِ روی گردانی از توحید را به زبان و بیان دیگری در قرآن بیان کرده است: سوره طه 124 (20:124) - «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا...»، زخرف 36 (43:36) - «وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ».

32 - مسلک، سالک و سلوک از یک ریشه‌اند به معنای: راه و روش، رهرو، شیوه رفتن. فعل سلوک در زمینه‌های مختلف در قرآن به کار رفته است؛ در نفوذ و جریان یافتن آب به سفره‌های زیرزمینی [زمر 21 (39:21) - ...فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ...]، رفتن زنور عسل در مسیر شهد گل‌ها [نحل 69 (16:69) - ...فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً...]، سوار کردن به کشتی نوح [مؤمنون 27 (23:27) - ...فَاسْلُکْ فِیهَا مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ...]، دست از گریبان درآوردن [قصص 32 (28:32) - اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ...]، کشاندن مجرمان به دوزخ [حاقه 32 (69:32) - ثُمَّ فِی سِلْسِلَهٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ]، راهیابی انسانها از خلال دره‌ها و کوه‌ها [طه 53 (20:53) - ...وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلاً...]، روندی که منجر به دوزخی شدن می‌گردد [مدثر 42 (74:42) - مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ]، دشواری رهیابی حقیقت به دل مجرمین [ شعراء 200 (42:200) - کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ]، و بالاخره تعبیه و جریان دادن نیروی مراقبی بر صدور وحی، از مبدء الهی به رسول و از رسول به مردم در حصول اطمینان از عدم آمیختگی پیام در مسیر انتقال با ذهنیت واسطه‌ها.