وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا

و ما [ساده لوحانه] می‌پنداشتیم که هرگز جن و انس [=بیگانه و خودی] دروغی درباره خدا نخواهند گفت،10

10 - دروغ بستن بر خدا، ادّعای شرک‌آمیزِ فرزند قائل شدن برای او، سایه خدا شمردن شاهان و فرّه ایزدی دانستن آنان و انواع نسبت‌های دروغی است که یک شخص را ممتاز از مشخصات بشری و فوق انسان‌های عادی قرار می‌دهد. علاوه بر غلو و گزافه‌گویی درباره انبیاء و اولیاء و قدّیسین و بُت‌تراشی از ارباب زر و زور و تزویر، تعصّبات قومی و نژادی و استثناء شمردن خود از بقیه مردم در برابر خدا نیز نوعی دروغ بستن به او محسوب می‌شود. در 19 آیه قرآن از انواع نسبت‌های دروغ به خدا یاد شده است که گسترده بودن دامنه این انحراف را نشان می‌دهد [انعام 21 (6:21) و 93 (6:93) و 144 (6:144) و 157 (6:157) ، اعراف 37 (7:37) و 89 (7:89) ، توبه 90 (9:90) ، یونس 17 (10:17) ، هود 18 (11:18) ، کهف 5 (18:5) و 15 (18:15) ، طه 61 (20:61) ، مؤمنون 38 (23:38) ، عنکبوت 68 (29:68) ، سبا 8 (34:8) ، زمر 32 (39:32) و 60 (39:60) ، شوری 24 (42:24) و جن 5 (72:5) ]. تعداد خازنان جهنم نیز 19 می‌باشد.
در هزاره‌ها و صده‌های گذشته، از تمدن بابل در بین‌النهرین گرفته تا تمدن‌های مصر و چین و هند و سایر اقوام در شرق و غرب عالم، همواره ساحران و کاهنان و متولیان مذاهب شرک، خرافات و خیالات موهومی را به نام خدا و حکم او به خورد خلق‌الله می‌دادند. دروغ بستن به خدا همین بافته‌های باطلی است که در زمانه و قرن ما نیز در میان مسیحیان باورمند به تثلیث و درمیان مسلمانان غلو باور، در قالب ضریح سیّار، چاه جمکران و انواع آداب و تشریفات شرک‌آمیز رواج دارد و بسیاری از مردم این زمان نیز همچنان ساده لوحانه می‌پندارند: «...لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللهِ کَذِبًا».