وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِيمًا

و [نیز] طعامی گلوگیر13 و عذابی دردناک.

13 - به آنچه مانند استخوان در حلق می‌ماند و به اصطلاح گلوگیر می‌شود «غُصَّه» گفته می‌شود. «طَعَامًا ذَا غُصَّه» به طعامی گفته می‌شود که پایین نمی‌رود و درد و رنجی جانکاه می‌آورد. اگر به اندوه نیز غصه گفته شده، به دلیل از اشتها افتادن شخص و احساس گلوگیر شدن است. در کلام امام علی درباره خلافت و تلاش برای رسیدن به قدرت آمده است که «این آبی لجن و لقمه‌ای است که خوردنده‌اش را گلوگیر می‌کند». نهج البلاغه خطبه 5- «هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَلُقْمَهٌ یَغَصُّ بِهَا آکِلُهَا».
طعام گلوگیر گویا تداعی کننده مال مردم خوردن‌هایی است که گرچه در دنیا به راحتی حیف و میل می‌کنند، ولی در یوم‌الدّین سخت گلوگیر آنها خواهد شد. قرآن با تعابیر مختلفی طعام دوزخیان را، که تمثیلی مجازی برای فهم دنیایی ماست، بیان کرده است: دخان 44 (44:44) - [خود پرستان] «إِنَّ شَجَرَتَ الزَّقُّومِ طَعَامُ الْأَثِیمِ»، حاقه 36 (69:36) - [خطاکاران بنده ثروت و قدرت] «وَلا طَعَامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِین»، غاشیه 6 (88:6) - [سیه رویان دنیاپرست] «لَیْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلاَّ مِنْ ضَرِیع».
اما خوردن «اَکْل» نیز به خوردن با دهان خلاصه نمی‌شود؛ قرآن از خوردن‌های ناروای دیگری نیز نام برده است. از جمله: خوردن اموال مردم [بقره 188 (2:188) ، توبه 34 (9:34) و نساء 2 (4:2) و 29 (4:29) ]، رباخواری [بقره 275 (2:275) و آل‌عمران 130 (3:130) ]، خوردن مال یتیم [بقره 174 (2:174) ، نساء 6 (4:6) و 10 (4:10) ]، خوردن میراث [فجر 19 (89:19) ] که دست و دهانی در آنها به کار نمی‌رود.