وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ

و سوگند به صبح موقعی که [از شب] پرده برداری می‌کند.35

35 - از 45 موردی که مشتقات کلمه «صُبْحِ» در قرآن آمده است، بیشتر آنها معنای مجازی داشته و تنها 10 مورد در معنای حقیقی صبح [بامدادان] است. مثل‌: «إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیب» [هود 81 (11:81) ]، «وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ» [مدثر 34 (74:34) ]، «وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّس» [تکویر 18 (81:18) ]، و «فَالِقُ الْإِصْبَاحِ...» [انعام 97 (6:97) ، همچنین حجر 66 (15:66) و 83 (15:83) ، صافات 137 (37:137) ، عادیات 3 (100:3) ، قلم 17 (54:17) و 21 (54:21) .
از آنجایی که صبح نماد روشنایی پس از شب تیره است، و به چراغ نیز مصباح گفته می‌شود، در کلمه صبح مفهوم «شدن»، یعنی فرآیند و نتیجه یک عمل در طبیعت یا رفتار انسان نهفته است: مثل پشیمان شد، بازنده شد، دلش خالی شد، خشک شد و... [فَاَصْبَحَ مِنَ النّادِمِین/ خاسِرین/ فارِغاً/ کالصَّرِیم و...]. به این ترتیب بیشترین کار برد کلمه صبح در قرآن، به صورت مجازی [به صورت فعل مقاربه اَصْبَحَ] به کار رفته است که حاوی پیامی عمیق‌تر از صبح ظاهری، و رهگشای فهم سرانجام امور در دنیا و آخرت است.
اما فعل «أَسْفَرَ»، با کلمات: سافر، مسافر و سفیر هم‌ریشه است. «سَفَرَهٍ» جمع سافِر، از ریشه سَفْر [پرده برداشتن و آشکار کردن]، به نویسندگانی گفته می‌شود که حقایق را برای مردم آشکار می‌سازند. به خروج از خانه و شهر نیز از این جهت سفر و مسافرت گفته می‌شود که از تنگنای زندگی خارج می‌شویم و در صحرا و دشت افق‌های روشن‌تری از طبیعت را می‌بینیم. سفیر نیز به فرستاده و نماینده رسمی گفته می‌شود که حامل پیام‌های دولت متبوعه خود می‌باشد و آن را آشکار می‌سازد. سوگند «وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ» اشاره به کنار رفتن پرده شب و جلوه‌گری روشنایی روز است.