بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ

بلکه انسان [خود] بر نفس خویش بصیرت11 دارد [=خودش را بهتر از دیگران می‌شناسد].

11 - بصیرت، بینایی دل [علم و معرفت و شناخت قلبی] و جمع آن بصائر و ابصار است. وسیله فیزیکی دیدن، عین [چشم] و نیروی بینایی و شناخت «بَصَر» است [وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِهَا- چشم دارند ولی با آن بصیرت نمی‌یابند- اعراف 179 (7:179) ]. در قرآن 5 بار آمده است که خداوند سه عامل شناخت در اختیار شما نهاده است: وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ [نحل 78 (16:78) ، مؤمنون 78 (23:78) ، سجده 9 (32:9) ، ملک 23 (67:23) ، احقاف 26 (46:26) ].
سمع و بصر و فؤاد را می‌توان نیرویی دانست که از سه وسیله فیزیکی: اُذُن [گوش]، عَین [چشم] و قلب [دل] پدید می‌آید، بصائر حس بینایی و شناخت است که می‌توان آن را به نیروی بینایی ظاهری و نیز به بصیرت باطنی، که از قلب ناشی می‌شود، نسبت داد [فَإِنَّهَا لا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ- حج 46 (22:46) ]. سمع نیروی شنوایی و درک و فهم [نه فقط دریافت امواج هوا] و فؤاد آگاهی قلبی است. درضمن «بصیر» از نام‌های نیکوی خداست که جمعاً 43 بار در وصف خدا [و 8 بار در وصف نیروی شناخت آدمی] به کار رفته است. شیوه دعوت دینی نیز جز با بصیرت [نه چشم و گوش بسته و تقلیدی] ممکن نیست [یوسف 108]. مشتقات بَصَر از کلمات پرتکرار و مهم قرآن است که 148 بار [بیش از جنگ و جهاد] در این کتاب آمده است.