لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ

[ای پیامبر، به هنگام دریافت وحی] زبانت را [به قرائت] حرکت مده تا [در بیانش] شتاب کرده باشی.12

12 - ظاهراً چنین توصیه‌ای به رسول اکرم در وسط آیات مربوط به قیامت و تغییر خطاب آن غیرعادی و عجیب به نظر می‌رسد و ارتباط و انسجام مطالب سوره با این چند آیه به ظاهر گسیخته و بریده جلوه می‌کند، اما عجله پیامبر در تلاوت آیات، گرچه از وجد و شوقی بی‌تاب کننده برای درک حقیقت و ابلاغ آن حکایت می‌کند، ولی به هر حال در راستای خصلت عمومی «عجول» بودن انسان قرار دارد، چراکه پیامبر نیز سوای مقام متعالی معنوی‌اش، از نظر ویژگی‌های بشری به مصداق «اَنَا بَشَرٌ مِثلکُم» همانند دیگران به شمار می‌رفت. و اتفاقاً علاوه بر این سوره، در سوره طه نیز خطاب به پیامبر، آن حضرت را از تعجیل در قرائت آنچه بر او وحی می‌شود نهی می‌کند: «...وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا» [طه 114 (20:114) ]. و نه تنها تعجیل و شتاب‌زدگی در تلاوت وحی، بلکه تعجیل در ایمان آوردن مردم یا عذاب آنها را از حضرتش نهی می‌کند و به جای عجله او را به «صبر» یعنی پایداری و همراه «زمان» کار کردن دعوت می‌نماید: «فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ...» [احقاف 35 (46:35) ]، «فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا» [مریم 84 (19:84) ].
آیات مکرّری در قرآن نشان می‌دهد که پیامبر از یک طرف بر ایمان مردم حریص بود و از ناباوری و تکذیب آنها در رنجی جانکاه و کُشنده به سر می‌برد، از طرف دیگر از گفته‌های آنها در حُزن و اندوه قرار می‌گرفت. به این دلیل برای تسلط بر نفس و کنترل احساسات بشری، خداوند آن حضرت را به «صبر» و تحمل دعوت می‌نماید و جریان تدریجی و مرحله‌ای تغییر نفوس را متذکر می‌گردد.
جالب این که مطلب فوق را به عنوان مقدمه‌ای برای بیان این حقیقت که انسان «عاجله» [دنیا] را دوست می‌دارد و آخرت را رها می‌کند «کَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَهَ وَتَذَرُونَ الْآخِرَهَ» قرار داده است تا زمینه ذاتی انسان را در شتاب‌زدگی به خاطر رسیدن به نتایج فوری نشان دهد. از آنجایی که آخرت از نظر زمانی دور از دسترس است، باور داشتن آنچه در آخرت عاید می‌گردد دشوار می‌باشد، بنابراین دنیا که محصول فوری و قابل درک و لمس دارد محبوب دل‌های نزدیک‌بین می‌گردد.
این مطلب نیز قابل توجه است که پیامبران دیگر نیز به خاطر رسیدن به اهداف و آرمان‌های بلند توحیدی، گهگاه دچار شوق و شتاب‌زدگی می‌شدند و عجله‌ای در آنچه تابع تدریج و تأنی است به خاطر کسب رضایت خدا به کار می‌بردند. از جمله در مورد حضرت موسی، شتاب آن حضرت برای بار یافتن به آستانه الهی در کوه طور قبل از موعد تعیین شده این چنین بیان شده است: «وَمَا أَعْجَلَکَ عَنْ قَوْمِکَ یَا مُوسَى قَالَ هُمْ أُولاءِ عَلَى أَثَرِی وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى» [طه 83 (20:83) و 84].