وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ

و ساق‌ها22 به هم رسد [=انسان از حرکت باز ایستد]،

22 - «سَاق» از ریشه سَوَقَ [راندن]، به قسمتی از پا تا زانو گفته می‌شود که در راه رفتن و دویدن جهت حرکت را نشان می‌دهد. اگر به بازار هم سُوق و اسواق گفته می‌شود [فرقان 7 (25:7) ]، به اعتبار همین رفت و آمدِ مردم است. جریان یافتن آب به سرزمین‌های خشک نیز سوق دادن آن است [سجده 27 (32:27) ]. در جمله «وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاق»، الْتَفَّت از ریشه «لَفَفَ» [پیچیده و جمع شد]، و لفیف به جمع شده و مختلط گفته می‌شود. به نظر می‌رسد جمع شدن ساق به ساق، که ظاهرش پیچیده شدن ساق‌های دو پا می‌باشد، بر بی‌حرکت و متوقف شدن انسان هنگام مرگ دلالت کند [والله اعلم]. «مَسَاق» نیز [در آیه بعد]، مصدر میمی، یعنی سوق دادن بندگان به سوی خداست. این سوق دادن نه به پای خود، بلکه با راننده‌ای دیگر است: ق 21 (50:21) - «وَجَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ». هم کافران به صورت گروهی به سوی جهنم سوق داده می‌شوند [زمر 71 (39:71) ]، و هم متقین به سوی بهشت [زمر 73 (39:73) ].