ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى
سپس جنینی ابتدایی [معلق به دیواره رَحِم] شد، پس آفرید و به سامان آورد؟28
28 - «سَوَّى» از «سَوَیَ» [برابر و یکسان کرد]، هماهنگی و مساوات میان اجزا و اعضاء آفریدهها و تنظیم حرکات و مناسبات آنها با یکدیگر است، همان طور که در تسویه حساب مالی، بدهکاری و بستانکاری برابر میشوند. اما فاء تفریع، در «فَسَوَّى»، مراحل پس از خلقت ذرّه اولیه را نشان میدهد. وزن فعل «فَسَوَّى» [با تشدید] نیز مفهوم تغییر و تحول تدریجی و رو به رشد و کمال خلقت را میرساند.