وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا
و بر آنها ظرفهای سیمین و جامهای بلورین [از طعام و شراب طاهر در پذیرایی] گردانده میشود.29
29 - این اوصاف، و مشابه آن در آیات قبل و بعد، متناسب با درک و فهم و ذوقیات و آمال و آرزوهای مادّی اعراب 14 قرن قبل بیان شده است، اگر امروز هم نازل میشد، چارهای نبود جز آن که در ظرف زمان و مکان و زبان و فرهنگ مخاطبین امروزی نازل شود و همین ابهام باز هم برای آیندگان مطرح میگردید. اصولا مفردات هر زبانی متناسب با حوائج مردمان عادی شکل گرفته و برای انتقال مفاهیم علمی، عرفانی و دینی، به خصوص آنچه مربوط به ماوراء طبیعت است، چارهای جز توسل به تمثیل و تشبیه و استعاره و مجاز نمیباشد.
باغ سبز عشق کو بیمنتهاست جز غم و شادی در او بس میوههاست [مثنوی دفتر اول بیت 1805]
«آنِیَه» جمع اِنآء [ظرف] است و «فِضَّه» به نقره گفته میشود. اصل کلمه فَضّ، شکسته و پراکنده شدن شیئ یا گروهی از مردمان است. گویند تشبیه زر به «ذَهَب» [رفتن و فانی شدن]، و نقره به فِضّه [متفرّق و پراکنده شدن]، تفهیم ناپایداری و زوال آنهاست.
«أَکْوَابٌ» جمع «کوب» [جام، کاسه، قدح، تُنگ]، ظروف مِی خوری شناخته شدهای برای اعراب بوده است که قرآن از آنها در مقام مجاز و در معنایی بس عمیق استفاده کرده است.
«قَوَارِیر»از قرار [ثبات و سکون]، جمع قاروه به معنای شیشه است. در آیه 44 سوره نمل (27:44) نیز به قواریر اشاره شده است: «...قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِیرَ...» [...گفت این سرایی بلورین از شیشه است...].