وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا
و کودکانی همیشه شاداب گِرد آنها [در خدمتگزاری] میگردند که چون به آنها بنگری، پنداری مرواریدهایی پراکندهاند.33
33 - «وِلْدَان» جمع ولید [کودک] است که دیری از تولد او نگذشته و در آستانه نوجوانی باشد. تشبیه آنان به مرواریدهای پراکنده، ظاهراً بر لطافت و طراوت و صفای تک تک آنها، که در اطراف پراکندهاند، دلالت میکند. گردنبند مروارید توجه بیننده را به کل آن جذب میکند، حال آن که دانههای پراکنده هرکدام زیبایی خاص خود را به نمایش میگذارند. مفسرین نقش این نوجوانان را خدمتگزاری و پذیرایی از بهشتیان شمردهاند، گرچه فعل «یُطَاف» که در آیه 15 همین سوره [و سورههای واقعه 17 (56:17) و زخرف 71 (43:71) ] آمده نیز میتواند مؤیدی بر این نظر باشد، اما دور و بر والدین بودن کودکان و ارتباط تنگاتنگ آنان با پدر و مادر نیز در قرآن با فعل «طواف» توصیف شده است: نور 58 (24:58) - «...طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْض...». برای والدین و نیز خویشاوندان نزدیک، مشاهده طراوت و صفای مراورید مانند کودکان خردسال و شیرینی کلمات تازهای که به زبان میآورند، از لذتهای غیر قابل وصف زندگی است. دوران شیرین کودکی البته گذراست، اما در بهشت چنین نعمتی برای همیشه ادامه دارد «وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ...». در دو آیه دیگر از گردش وِلْدَان [به صورت عام] یا غِلمان [پسر بچهها] پیرامون بهشتیان سخن گفته است: واقعه 17 (56:17) - «یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ»، طور 24 (20:24) - «وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ». برخلاف بهشتیان که کودکان مرواریدگونه پیرامون آن در گردشاند، مجرمان میان دوزخ و میان آبی جوشان [از آثار اعمالشان] در گردشاند. رحمن 44 (55:44) - «یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ».