عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا
بر اندامشان جامههای سبز رنگ از دیبای ظریف و نیز دیبای ضخیم34 است و به دستوارههای35 سیمین آراسته شدهاند و پروردگارشان [نیز] شراب پاکی به آنها بنوشاند.36
34 - «عَالِیَهُمْ» ظاهرا دلالت بر فراز آنها میکند. مقابل عالی سافل است «جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا» [غاشیه 10 (88:10) و هود 82 (11:82) ]. مفسرین با توجه به فعل «یَلْبَسُون» در دو مورد مشابه [کهف 31 (18:31) - «...وَیَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَق...» و دخان 53 (44:53) - «یَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِینَ»]، آن را بالاپوش شمردهاند که بیشترین جلوه را داراست. سندس را پارچه ابریشمی نازک و استبرق را پارچه ضخیم گفتهاند که درخشندگیاش گویی از دور برق میزند. کلمه استبرق در سه آیه دیگر قرآن آمده است [کهف 31 (18:31) ، دخان 53 (44:53) و رحمن 54 (55:54) ]. ابریشمی بودن تار و پود فرش بهشتیان نیز، البته در مقام تمثیل و مجاز، در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. رحمن 54 (55:54) - «مُتَّکِئِینَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَق...».
35 - «أَسَاوِرَ» جمع «اَسْوَرِه»، به تزئیناتی مثل حلقه، دستبند و گردنبند گفته میشود که دایرهوار است. به قلعه دور شهر نیز «سُور» و به مجموعههای مستقل مرتبط قرآنی، با مقدمه و متن و نتیجه، سوره گفته میشود.
36 - سقایت شراب بهشتی، به تعبیر مرحوم آیت الله طالقانی [در تفسیر پرتوی از قرآن] سه مرحله دارد: مرحله اول خود شخص ساقی خویش است، در مرحله پیشرفتهتر فرشتگان سقایت میکنند، و در عالیترین مرتبه، ساقی ربّ آنهاست. این نهایت اخلاص در عمل است که در این آیه به آن اشاره شده است!