وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لَا يَرْكَعُونَ
و چون به آنان گفته میشد رکوع [=ابراز بندگی و اطاعت] کنید، رکوع نمیکردند،38
38 - معنای رکوع، عامتر از رکوع خاص نماز است؛ ظاهر رکوع، سر خم کردن و باطن آن ابراز تواضع و احترام است [همچنان که در میان ژاپنیها مرسوم است]. بیشتر مردم زکات [و امروز مالیات] را از سر ناچاری و به اکراه میپردازند، اما به اختیار و اشتیاق دادن آن، برای آزاد شدن از وابستگی به مال و پرداخت آن به نیازمندان، معنایش همان رکوع در زکات است.
قرآن از مؤمنینی یاد کرده است که اصلا برای زکات کار میکنند [مؤمنون 4 (23:4) - وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاهِ فَاعِلُونَ]، نه همچون کسانی که با کراهت انفاق میکنند [توبه 54 (9:54) - ...وَلا یُنْفِقُونَ إِلاَّ وَهُمْ کَارِهُونَ]. در مواردی نیز قرآن رکوع را مستقل از نماز و پس از زکات توصیه کرده است [بقره 43 (2:43) - وَأَقِیمُوا الصَّلاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ]. علاوه بر آن، به مریم مقدس نیز، در آیینی که صلاتی به شکل مسلمانان یا جماعت زن و مرد و رکوع و سجود نداشت، توصیه به رکوع، آن هم پس از سجود! کرده است [بقره 43 (2:43) - یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ]. آیا جز این است که در این موارد باید به معنای اصلی رکوع، که همان تواضع و تسلیم در برابر حق است، توجه کرد؟ درضمن پیش از نزول این آیات [در سال دوم بعثت] گویا هنوز چنین آمادگی برای آنها حاصل نشده و به کسی تکلیف رکوع و سجود و اقامه نماز نشده بود.